سلام
(حال اگر مهارت کافی استخراج دانش از زندگی و نوشتههای دیگران را به خوبی به دست آورید.)
چجوری میشه این مهارت رو کسب کرد؟ نقشه راه خاصی براش متصور هستین؟
(یه نکته دیگه هم حداقل مدل یادگیری خود من اینطور بوده که اول اشتباه کردم، شکست خوردم و بعد که کتابی مرتبط با اون اشتباه رو مطالعه کردم و یا غیرمرتبط اما به اون موضوع هم اشاره شده و فهمیدم اشتباه من دقیقا کجا بوده و بهتر یاد گرفتم. یعنی تا وقتی تجربه نکردم و احساس متعلق به اون تجربه به من منتقل نشده یادگیری برای من ناقص بوده. به نظرم نمیشه نقش تجربه رو اینقدر کم رنگ دونست. یعنی لزومی نداره برای اینکه بگیم کتاب بهتره اون رو در مقابل تجربه قرار بدیم و تجربه رو ضعیفتر بدونیم. ما توی اشتباهات و تجربیاتمون میفهیم کجا میلنگیم. و میریم اون رو بهبود میدیم. یه مقدار به مقدار تو مطالبتون احساس میکنم اون نگاه ریاضیوار وجود داره و به راحتی یه فرضی رو درست میگیرین و از اون یه نتیجه میگیرین و مطلب رو میبندین به همین سادگی و از خیلی پیچیدگیها و فاکتورهای دیگه صرفنظر میکنین؟)
توی همین جمله بالا که اشاره کردین، زندگی دیگران همون تجربهاس دیگه؟!
استاد اگر دلیل پست نگذاشتن تون سواد پایینِ مخاطب (ما) هستش، اگر چون ما دیتا ساینس بلد نیستیم و شما موضوعاتی رو مدنظر دارید برای نوشتن توی این وبلاگ که پیش نیاز های علمی ای داره برای فهمیدنش، اگر هر نوع بیسِ اطلاعاتی ای هست که ما به عنوان مخاطبِ وبلاگ نیاز داریم بدونیم تا بتونیم پست های جدید شما رو بفهمیدم…. لطفا کورس آموزشی معرفی کنید تا بریم و اون اطلاعات مدنظر رو یاد بگیریم و آماده تر برگردیم. تا شما هم بدونید که محتوایی که اینجا مینویسید توسط ما فهمیده میشه. و هم اینکه محتوای سنگین تری بتونید نشر بدید با اطمینان از اینکه مخاطب خواهد فهمیدش.
فکر میکنم بار سوم هستش که این پست رو میخونم.(با فاصله ی زمانی چند ماهه)
(بسیاری از سریالهای مزخرف و فیلمهای مستهجن هم از روی کتاب نوشته شدهاند!)
عنوان این پست من رو یاد یک کمدین میندازه که میگفت:
دقت کردین وقتی یک نفر میخواد به ما دروغ بگه، اگر دروغش رو با جزییات تعریف بکنه چقدر راحت تر باورش میکنیم؟!
ما تمایل داریم وقتی کسی یک قصه خیلی پیچیده رو تعریف میکنه، بپذیریم که راست میگه، چون پیش خودمون میگیم: بابا این داستان با این همه جزییات و پیچیدگی رو که دیگه نمیشه از خودش در آورده باشه!!! حتما همچین داستانی رخ داده و طرف راست میگه!
کمدین ادامه میده و میگه:
چرا نشه از خودش در آورده باشه؟! چرا فکر میکنید مردم توانایی چرت و پرت گفتن شون پایینه؟! داستان ارباب حلقه ها هم یک داستان دروغ هست که یک نفر از خودش درآورده و نوشته!!!!!
… خنده حضار…
___________________________________
حالا این داستان (بسیاری از سریالهای مزخرف و فیلمهای مستهجن هم از روی کتاب نوشته شدهاند!
) هم شبیه همین ماجراست.
اینکه چرا فکر میکنیم هر اثر مکتوبی حتما کتابه!
_____________________________
مدت ها پیش، من فکر میکردم خیلی کتابخون هستم، ولی یکبار نشستم و کتاب هایی که تا انتها خونده بودم رو شمردم و شد 36 تا!
به یکی دیگه از دوستانم هم گفتم، اونم شمرد شد 20 تا!
یعنی قشنگ جایگاه خودمون توی جمعیت کتابخوان کشور رو متوجه شدیم! خیلی راه داریم تا کتابخوان حرفه ای شدن.
هر کتابی هم که خونده بودم رو نشستم از خودم پرسیدم که، الان اگر دکتر مدنی بود به این کتاب میگفت چرت یا مفید؟!
قبل از اینکه این سوال رو برای همه کتاب هام از خودم بپرسم حدس میزدم جواب این باشه که 90 درصد کتابام چرته.
ولی بعدش دیدم خوشبختانه 60 درصدشون واقعا کتابای خوبی بودند. و مهر کنترل کیفیت رو میگرفتند!
_____________________________
بنظرم، نسیم طالب در جمله ی معروفش (اعتیاد به سه چیز انسان رو نابود میکند: کربوهیدرات، هرویین و حقوق سرِماه) ، یک چیز را جا انداخته و آن هم “خواندن و تماشا کردن و گوش سپاردن به مهملات” است.
اعتیادی که، کنار گذاشتنش از کنارگذاشتن قند و کربوهیدرات قطعا ساده تر نیست.
_____________________________
لطفا بازهم اینجا در این وبلاگ برایمان بنویسید استاد.
و یک خواهش دیگر اینکه، آن کلاس آموزشی که آخر امسال قرار بود برگزار کنید(در وبینار نفرین هوش گفتید) را اگر امکان دارد لینک ثبت نام یا شرکت در آن را برایمان قرار دهید لطفا.
استاد چند مدت پیش دانشجویان دانشگاه شریف از شما دعوت کردند برای اینکه در مورد هوش و نفرین هوش یک وبینار برگزار کنید، منم خداروشکر تونستم باشم داخل اون وبینار.
بعدا که از بچه های فنی دانشگاه خواستم لینک دانلودش رو در اختیارم بگذارند که به دوستانم بدم، گفتند که هاست دچار مشکل شده و گویا وبینار ضبط نشده بوده.
من کل وبینار شما رو ضبط کردم اون روز…
امروز تصمیم گرفتم روی هاست آپلودش کنم تا به دوستانم بتونم برسونمش و ببینند و استفاده کنند.(چون وسط ضبط وبینار، مجبور بودم چند تا کار دیگه هم روی سیستم انجام بدم و اونها هم ضبط شدند، کمی اکراه داشتم که آپلودش کنم و دنبال این بودم که فیلم اصلی رو از بچه های دانشگاه بگیرم، منتها چون خبری نشد ازشون همین رو قرار میدم)
(چون این مقاله یکی از پر بازدید ترین های وبلاگ شماست لینکش رو اینجا میگذارم).
اگر صلاح دونستید کامنت رو تایید کنید دکتر.
لینک دانلود مستقیم وبینار نفرین هوش با فرمت mp4:
تا چند دقیقه دیگه کامل میره روی هاست و آماده دانلود خواهد بود.(201 مگابایت)
https://hamband.math.sharif.edu/wiki/%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C/%D8%B3%D9%84%D8%B3%D9%84%D9%87_%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA_%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D9%85%D8%A7%D9%86/%DB%B9%DB%B9_%DB%B0%DB%B0/%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA_%D9%86%D9%87%D9%85/%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87
سلام
سپاس از لطفتون
لینک بالا هم کمک می کنه
داشتم https://www.youtube.com/watch?v=TBor2Y1VCuQ رو نگاه میکردم از محسن نامجو که یاد شما افتادم استاد.
گفتم شاید خوب باشه که به اشتراک بگذارمش اینجا.
درباره این ویدیو:
اسنفد ماه سال ۱۳۹۸ محسن نامجو “سمفونیک اودیسه ۲۰۲۰” را به صحنه برد.
سفری پر فراز و نشیب موسیقایی که اشکها و لبخندها، سختیها و آسانیهای زندگی انسان مهاجر را…..
مثلا مادری بوده حامله شده وبا هزاران عشق وامید رفته وبایش کفش ولباس خریده کما اینکه مادران ما هم همین کارهارا میکنند حالا بر اثر اتفاقی بچه ازدست رفته وتمام آرزوهای این مادر بر باد رفته وتصور کن چه مصیبتی برسرش امده و دیگر امیدی به بچه دار شدن نداسته ودر کمال ناامیدی و حرمان آن کفش ها که عشق او بوده اند را برای فروش گذاشته یا ازسر فقر یادلایل دیگر. ….اما نویسنده تمام ماجرا را در شش کلمه آورده
سلام آقای مدنی
من امروز بخشی از ۳ تا پست های شما رو در وبلاگم منتشر کردم و به مطالب مربوطه در وبلاگ شما هم لینک دادم.
اومدم از شما بپرسم که آیا از این موضوع رضایت دارید و اگر نه، اون مطالب رو حذف کنم.
ممنون
سپاس از نوشته خوبتون.
توسعه فردی و مهارت های ارتباطی لازمه و ابزاری مهمی در زندگی اجتماعی است. بیشتر ما در مدرسه تحصیل میکنیم ولی کمترین تجربه از کار گروهی، اردوهای دسته جمعی و مشارکت در کارها رو در مدرسه تجربه میکنیم. دبیرستان که میایم کنکور و ورود به دانشگاه ها و درس خون بودن، این تعامل و کار گروهی رو به کمترین میزان خودش میرسونه، گویا این اکوسیستم که همهی ما به مدت 12 سال باید درونش به سر ببریم فرد گرایی رو در ذهن ما ریشه دار میکنه و نیاز به تعامل، مذاکره و همدردی و مشارکت و ارتباطات رو کم رنگ تر میکنه. مسلما تا به صورت جدی نخواهیم وارد بازار کار بشیم متوجه نمیشیم به شدت به ابزار مهارت های نر نیاز داریم. من به مدت شش و نیم سال در دانشگاه بودم در طول این دوران کم و بیش برای ورود به بازار کار تلاش میکردم، اما زیاد موفق نبودم، کم کم درس و دانشگاه برای من کمرنگ تر شدن و فهمیدم مهارت نرم و دانش اجتماعی کمی درباره بازار کار و ورود به اجتماع دارم. متوجه شدم نیاز به آموزش در این زمینه دارم. فکرش رو بکنید در این 12 سال در مدرسه بودن به اضافه شش و نیم سال تحصیل در دانشگاه، هیچ سخنی و درس و آموزشی دراین زمینه نبود! . مگر هدف نهایی این ارگان ها تربیت نیروی توانمند برای جامعه نبوده!؟ البته این شش سال دانشگاه توانستم به کمک کارهای دانشجویی و زندگی در خوابگاه اندکی تعامل با جامعه را بیاموزم (هرچند خانواده اصرار داشتند که برایم خانه بگیرند اما من نپذیرفتم) و به صورت ناخودآگاه برخی مهارت های ارتباطی را کسب کنم.
اگر امروز مطمئن نبودم که دیگر نمیخواهم درس بخوانم و میخواهم با جامعه در تعامل باشم ، هرگز نمیفهمیدم برای ورود به بازار کار و اجتماع یک سری مهارت ها رو باید کسب کرد، بخشی از شکست های من در اجتماع به سبب نداشتن مهارت و ابزار های مرتبط با آن بوده. خلاصه که به کمک اینترنت وشبکه های اجتماعی تونستم با افرادی آشنا بشم که راه و رسم زندگی اجتماعی و کاری رو دارن آموزش میدن.
سلام ممنون از شما این نوشته عالی بود.
من شخصا خیلی درگیر انتظارات بودم چه از خودم چه ازدیگران و همچنین انتظاراتی که دیگران از من دارند.
این نوشته خیلی از مسایل رو برام باز کرد ممنون که مینویسین. امیدوارم زود به زود آپدیت کنین و ما رو از مطالب جدیدتون محروم نکنین.
راستی منتظر پاسختون هستم همچنان.
From رویا on 1- چرا کتاب بخوانیم؟ بخش ششم: تا نگاه به گذشته و آینده را یاد بگیریم
Go to commentFrom امیرمحمد کرمعلی on سعی کنید بین هابی (کار ذوقی)، سرگرمی و شغل خودتون تمایز قائل بشید
Go to commentFrom امیرمحمد کرمعلی on هر کسی باید کار درست خودش رو انجام بده هر چند به ضرر شماست!
Go to commentFrom میثم مدنی on هر کسی باید کار درست خودش رو انجام بده هر چند به ضرر شماست!
Go to commentFrom خواننده بیصدا on هر کسی باید کار درست خودش رو انجام بده هر چند به ضرر شماست!
Go to commentFrom امیرمحمد کرمعلی on بسیاری از سریالهای مزخرف و فیلمهای مستهجن هم از روی کتاب نوشته شدهاند!
Go to commentFrom امیرمحمد کرمعلی on انسانهای در قله
Go to commentFrom میثم مدنی on انسانهای در قله
Go to commentFrom امیرمحمد کرمعلی on انسانهای در قله
Go to commentFrom امیرمحمد کرمعلی on هر کسی باید کار درست خودش رو انجام بده هر چند به ضرر شماست!
Go to commentFrom Z.a on مروری بر کوتاهترین داستان دنیا
Go to commentFrom فرهاد مومني فر on مروری بر کوتاهترین داستان دنیا
Go to commentFrom امیرمحمد کرمعلی on خدا رو شکر، پاهای فرزندم ضعیف است!
Go to commentFrom مریم بزرگان on هر کسی باید کار درست خودش رو انجام بده هر چند به ضرر شماست!
Go to commentFrom میثم مدنی on هر کسی باید کار درست خودش رو انجام بده هر چند به ضرر شماست!
Go to commentFrom فیروزه on هر کسی باید کار درست خودش رو انجام بده هر چند به ضرر شماست!
Go to commentFrom یاسر on هر کسی باید کار درست خودش رو انجام بده هر چند به ضرر شماست!
Go to commentFrom میثم مدنی on هر کسی باید کار درست خودش رو انجام بده هر چند به ضرر شماست!
Go to commentFrom خواننده بیصدا on هر کسی باید کار درست خودش رو انجام بده هر چند به ضرر شماست!
Go to commentFrom خواننده بیصدا on هر کسی باید کار درست خودش رو انجام بده هر چند به ضرر شماست!
Go to commentFrom امیرمحمد کرمعلی on هر کسی باید کار درست خودش رو انجام بده هر چند به ضرر شماست!
Go to commentFrom ماریا عزیزی on ۶۰ روز وبلاگنویسی
Go to commentFrom ماریا عزیزی on خیلی موضوعات برای شماست نه برای دیگران
Go to commentFrom کارمند صبور on ما بر سگِ هار سجده میکنیم و بر وفادار ضربه میزنیم.
Go to commentFrom آرزو on هر کسی باید کار درست خودش رو انجام بده هر چند به ضرر شماست!
Go to commentFrom میثم مدنی on هر کسی باید کار درست خودش رو انجام بده هر چند به ضرر شماست!
Go to commentFrom ریحانه on جمله «شغلی را انتخاب کنید که دوست دارید» را زیاد جدی نگیرید! بحث انتخاب رشته
Go to comment