چرا کتاب بخوانیم؟ بخش سی‌و‌هشتم: فرایند بسیار آرامِ تبدیل ژن بد به ژن خوب.

۱- ژن خوب فرزند محمدرضا عارف

چندی پیش بود که صحبت‌های فرزند محمدرضا عارف جنجال زیادی به پا کرد. جایی که از ژن خوب خود صحبت کرد. من نمی‌دانم مردمی که کلی شروع کردند به جنجال که آهای ببین او دارد این چنین دیگران را تحقیر می‌کنند، خود در هنگام ازدواح، زیبایی، هوش یا خانواده را برای انتخاب لحاظ نمی‌کنند؟ آیا قد برایشان مهم نیست؟ نه این که بگویم این‌ها لزوما برای من مهم هستند، اما حاضرم شرط ببندم، افرادی که به فرزندآوری فکر می‌کنند، حتما بحث‌های وراثت را در انتخاب خود لحاظ می‌کنند.چرا چیزی را که هر روز درگیر آن هستید را انکار می‌کنید؟ شمایی که برای گرفتن به موقع نان در نانوایی نیاز به آشنایی با نانوا داری، تا حداقل نانت را همزمان با نوبتت بدهد، از چه عدالتی صحبت می‌کنی؟ نمی‌خواهم بگویم عدالت بد است یا نباید به بی‌عدالتی خرده گرفت، حرفم این است که نباید دچار انحراف از واقعیت شد. شما برای ایجاد یک شرکت یا بستن یک قرارداد، نیاز به پشتوانه خانوادگی، مالی و اجتماعی داری، برای افرادی چون فرزند محمدرضا عارف این موضوع تامین شده است و برای کسی که از ابتدا در خانواده‌ای فقیر به دنیا آمده یا از خانواده‌ای با پشتوانه اجتماعی متوسط، این موضوع حداقل ۳۰ سال طول خواهد کشید. صحبت از کشورهای پیشرفته را هم نکنید. یعنی به نظر شما دختر ترامپ، یا دختر او به اندازه فرزند یک مهاجر امکان موفقیت دارد؟ داستان میلیونرهای خود ساخته بیشتر شبیه داستان برندگان قرعه‌کشی است! یعنی برخی در این قرعه‌کشی برنده می‌شوند و بسیاری شکست می‌خورند. بله تلاش مهم است، مثل این است که در یک قرعه‌کشی ۵۰ میلیونی (با تلاش بسیار) ۱۰۰ بلیط بخری. شانست بیشتر است اما برندگان محدود هستند. بیشتر ...