چرا کتاب بخوانیم؟ قسمت سی‌و‌هفتم: درک پروانه‌هایی که طوفان می‌آفرینند و بادهایی که پروانه می‌کشند.

۱- جهل، دانش می‌آفریند آن هم از نوع جهل !

کمی پیش از گالیله را در نظر بگیرید، نه برگردیم به یونان باستان، هزاران خدا مشغول کار بودند تا برای شما باران ایجاد کنند، باد بیاید، خورشید حرکت کند یا این که شخصی قدرتمند شود! عادت شده بود که به محض این که کسی چیزی نمی‌دانست و از آن سر در نمی‌آورد، آن را به ارواح، جن‌ها و خدایان نسبت دهد. بیشتر ...

چرا کتاب بخوانیم؟ بخش سی‌و ششم: مثل آن کسی نباشیم که در چاه، خاک را از زیر پا می‌کند و بر سر خود می‌ریخت و بدتر از همه اسمش را کار می‌گذاشت.

۱- دیر رسیدن، هرگز نرسیدن یا اشتباه رسیدن، مسئله این است.

خیلی از ما شنیدیم که می‌گن دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدنه، اما از طرفی گاهی دیر رسیدن معادل هرگز نرسیدنه! شاید عدم تلاش در چنین مواردی به نفع ما هم باشه.

مثلا فرض کنید قراره خودتون رو به پرواز ساعت ۱۰ برسونید، اما به خاطر انتخاب مسیر یا وسیله، شما ۱۱ خواهید رسید (فرض کنید ایران نیستید و پروازها تاخیر ندارن). در واقع شما اصلا نیازی نیست تلاش کنید. بهتره سریع به فکر یک روش دیگه باشید و آپشن‌های دیگه رو تست کنید. بیشتر ...

سفر به دشت ستارگان

۱- سفر به دشت ستارگان

به قول ‏⁧ جبران خلیل جبران،

سفر کن به هیچکس هم نگو
‏یک رابطه عاشقانه را زندگی کن
و به هیچکس هم نگو
‏شاد زندگی کن و به هیچکس هم نگو
‏آدم‌ها
‏چیزهای قشنگ را
‏خراب می‌کنند

شاید بعد از کتاب «هایزنبرگ احتمالا اینجا خوابید» کتاب‌هایی که به طور خاص مزش هنوز زیر ذهنمه! (یجور زیر زبونمه) کتاب‌های «کیمیاگر» و «سفر به دشت ستارگان» از پائولو کوئلیو باشن. ماجراجویی‌هایی یک شخص برای رسیدن به یک هدف. حتی هنوز هم آثاری از اون کتاب‌ها رو در ضمیر پنهانم کشف می‌کنم. احساس ماجراجویی رو با اون کتاب‌ها درک کردم (البته کتاب‌های ذبیح‌الله منصوری هم این جنبه من رو تقویت می‌کرد). بیشتر ...

هنر بله گفتن یا هنر نه گفتن

گاهی این بحث پیش می‌آید که انسان باید هنر نه گفتن را بلد باشد، متمم هم بحث‌هایی در این زمینه داشته است. همچنین کتاب‌هایی هم در این حوزه نوشته شده است (مثل کتاب جنا کمپ).

این روزها بارها و بارها در درخواست‌های کاری و شغلی دیگران نه می‌گویم. حتی کلی پیشنهاد سرمایه‌گذاری که شاید سال‌های قبل آرزویش را داشتم رد می‌کنم. بیشتر ...

چند ساعت از زندگی حرفه‌ای خود را صرف پیدا کردن تخفیف میکنید؟

توی شرکت‌های مختلف که می‌رم، دوست دارم کنار بقیه بشینم کار کنم. چیزهای زیادی یاد گرفتم، از جمله دست‌خط‌های خوب در برنامه‌نویسی. یک چیزی که خیلی توجه من رو جلب می‌کنه، حرص عجیب افراد برای پیدا کردن یک کالا با تخفیفه! مثلا  دیجیکالا، بامیلو و … رو در نظر بگیرید. کالاهای به اصطلاح ویژه که بعد از تخفیف تازه ۳۰ درصد گرون‌تر از قیمت واقعی‌شون هست (نمونش هم محصولی که من خریدم ۱۹۰۰ دیجیکالا گذاشته بود ۲۹۰۰). بیشتر ...

وحشی هستید یا اهلی؟ (۳) فرار مغزها

۱- فرار مغزها

بهانه این بخش، صحبت زیادی است که در همه جا از فرار مغزها می‌شود.

– برخی می‌گویند آن‌ها متعهد نیستند و تعهدی به وطن ندارند!

– برخی می‌گویند آن‌ها دنبال پول بیشتر و …هستند.

– برخی می‌گویند زیرساخت‌ها و … لازم را نداریم.

– برخی می‌گویند آمریکایی‌ها جوانان ما را اغوا می‌کنند. بیشتر ...

چرا از «چرا» نوشتن سخت است؟ (۱)

وقتی کتاب Start with Why (نوشته سیمون سینک که نویسنده کتاب Leaders Eat last هم هست، در ضمن یک ویدیوی تد معروف هم دارد)را می‌خوانید کلی دلیل می‌آورد که باید از چرا شروع کرد. کلی دلیل ریز و درشت، از ارائه روایات تا بحث‌های بیولوژیک. بسیاری درس و برخی کمی اغراق شده.

از این می‌گوید که به جای این که بگوییم مثلا بروید فلان کتاب را بخوانید (What) یا بگوییم چگونه بخوانیم (How) ابتدا برویم سراغ این که ابتدا در مورد چرایی صحبت کنیم. من کاملا با این موضوع موافقم اما گاهی این کار چنان سخت است که ناچاری بگویی، ببین فقط کمی در این حوزه جلو برو بعد بیشتر می‌توانم در مورد چرایی با تو صحبت کنم. الان نمی‌توانم کاربردهای عمیق یک موضوع مهم و عمیق را با کاربردهای سطحی یک موضوع سطحی مقایسه کنم. بیشتر ...

چرا کتاب بخوانیم؟ بخش سی‌و‌پنجم: تا اسیر اسم‌های بزرگ، آزمون‌های احمقانه و استحاله زمان نشویم.

خواهش می‌کنم تعصب خود را در مطالعه این متن کنار بگذارید.

در ابتدا یک آزمون از شما می‌گیرم:

اگر در شرط‌بندی من شرکت کنید من یک عدد تصادفی بین 0 و 1 انتخاب می‌کنم. اگر بین 0 و 0.55  آمد، به شما بیست میلیون تومان پول می‌دهم و در غیر این صورت، حق (رفتن به مهمانی و مراسم) یا (تنها بودن را) تا انتهای عمر از شما می‌گیرم! بیشتر ...

چند می‌گیری گریه بندازی؟

1- چند می‌گیری گریه بندازی؟ 

این عنوان رو از یک فیلم نسبتا خط شکن برداشتم که در اون افراد و گروه‌هایی وجود داشتند که برای گریه سر مزار دیگران پول می‌گرفتن. برای من حضور چنین شغلی خیلی جالب بود و برای همین بعد از این همه سال هنوز هم برخی صحنه‌هاش یادم هست.

مداحان و مرثیه‌سرایان ما هم سال‌ها از این که نوحه‌ای بخونن و مردم رو به نحوی گریه بندازن پول در می‌آوردند. گاهی به انصاف و گاهی با بی‌انصافی. اما حداقل نکته‌ای که این گریه‌ها در پای روضه‌ها و نوحه‌ها داشت، افزوده نشدن نگرانی و اضطراب به گریه‌کنندگان بود. اصلا گاهی تو که می‌رفتی و یک دل سیر گریه می‌کردی، کلی اصطلاحا سبک می‌شدی و می‌اومدی بیرون. بیشتر ...

الگوی رشد و موفقیت (ظاهری) بر اساس توسعه مهارت

پ.ن ۱: شاید مطالعه  «چرا کتاب بخوانیم؟ بخش هشتم: تا فرایند واقعی پیشرفت و زندگی را ببینیم.» و «چرا کتاب بخوانیم؟ بخش سیزدهم: تا یاد بگیریم، درخت همیشه سبز بی بَر و بار است.» به درک بیشتر این نوشته کمک کند.

جعفر سیرجانی عزیز دیدگاهی را مطرح کرد که بخشی از آن را در اینجا می‌آورم:

در فلسفه در باب علت مرکب میگن که سه جزءداره:مقتضی،شرط،عدم مانع.برای اینکه معلولی بوجود بیاد باید مقتضی باشه شرایط فراهم بشه ومانع مفقود باشه .مثلا برای تولید گندم ،مقتضی بذر هست شرایط آب،خاک وکود هست وموانع مثلا تگرگ ونبود سن و…اگه باشه محصولی بنام گندم تولید میشه.حالا با این مقدمه آیا تنها شرط موفقیت توسعه فردی هست؟ چون من دیدم دوستان میگن اگه این کارها رو انجام بدی موفق میشی!یعنی اگر رو خودت کار نکنی موفق نمیشی!یعنی توسعه فردی رو مقتضی میدونن در حالی که من معتقدم اون جزءشرایط هست وشاید یکی از مهمترین عوامل .جالبی کار اینجاس معمولا این رو بسط میدن به کسب وکار!به نظر من رشد یه شرکت فقط به توسعه فردی افراد اون شرکت نیست!ومواردی مث دولت هم خیلی موثره.بچه ها طوری از توسعه فردی میگن که امگار تو یه جامعه دولت هیکاره هست!کافی هست همین دوستان خودشون شرکت بزنن به نظر من به ورشکستگی کشیده میشه !به نظر من مجموع یکسری شرایط هست که منجر به نتیجه مطلوب میشه ونه صرفا یه عامل.حالا کسی که روی توسعه فردی کار کرده وشرکتی زده جنسی رو تولید.اگر شرایط اقتصادی طوری بشه که مثلا دولت جنسشو نخره این منجر به این نمیشه که این آدم وحشی بشه ؟چون ما میگیم که شرط موفقیت توسعه فردی هستش،حالا اگه این ورشکست شد چی سرش میاد ؟چی فک میکنه؟ بیشتر ...