دیدگاه‌های شما و میثم مدنی کتاب‌خوانی، چرا، چگونه، کتاب بخوانیم، خواندن، داده، داده‌کاوی

دیدگاه‌های شما و من

  • From Stare on نگاهی به رشته پزشکی به عنوان مسیر شغلی - بحث انتخاب رشته

    خیلی خوب بود ممنون،حتی برای منی که سال اخر پزشکی هستم.از این جهت که فکر کردم باید بیشتر برای بیمآرا وقت گذاشت .ولی یه نکته ای هست.ببینین اگه یه پزشک برای بیمار ۲۰ دقیقه هم وقت بذاره ،نهایتا(به احتمال زیاد البته مشروط به اینکه بار علمی و تجربه قایل قبولی داشته باشه)به همون نتایج تشخیصی درمانی میرسه که در عرض ۲ ۳ دقیقه اول متوجه میشه.میمونه بحث توجیه بیمار و توضیح دادن بهش که خوب منم تقریبا قبول دارم که کم کاری هست تو این زمینه.که تو شرایطی واقعا چاره ای نیست.حالا مطب خوب خصوصی هست و جای وقت گذاشتن برای مریض وجود داره اما مثلا درمانگاه بیمارستآن که باشیم و کلا مراکز دولتی،توی تایم مشخصی به ما تعداد زیادی بیمار میدن که واقعآ چاره ای وجود نداره جز اینکه سریع مریض ها ویزیت بشن.اما باز هم تاکیید میکنم یه پزشک در این شرابط هم تلاشش رو میکنه که روند تشخیص درمان را به خوبی انجام بده اما فرصتی برای توضیح به بیمار نیست.من خودم از این بابت ناراحت بودم اما راه حلی واقعا پیدا نکردم چون از مسئول بیمارستان و درمانگاه این درخواست را داشن که تعداد بیماران کمی پذیرش کنن درواقع پزشک را زیر سوال میبره.به هر حال الان سال هاست اوضاع به همین صورته.حتی به عنوان یک راه حل به این فکر کردم که یه پزشک میتونه مراکز دولتی کار نکنه (حداقل واسه اینده خودم)ولی باز هم ایرادی بهش وارده،از اونجایی که از پزشک این انتظار وجوذ داره مهارت پزشک را تو شغل حرفه ای خودش زیر سوال میبره؛
    در ارتباط با هوش مصنوعی من هم موافقم که تغییرات اساسی در پزشکی رخ میده اما این به معنای کنار رفتن تیم انسانی نیست واقعا.این میتونه به پیشرفت پزشکی خیلی کمک بکنه و شاید جای یکسری رشته های تخصصی پزشکی را جابه جا بکنه اما هرگز نمیتونه جای نیروی انسانی رو بگیره،دست کم توی پزشکی که این طوره.
    (هر رشته و شغلی را در نظرر بگیرید ماشین و هوش مصنوعی میتون تغییرات اساسی در اون ایجاد کنه)
    و نهایتا اینکه من خیلی منتظر اون اماری که قولش رو داده بودین،بودم .میشه اون رو هم آضافه کنین به پست؟
    ممنون

    Go to comment
    • From میثم مدنی on نگاهی به رشته پزشکی به عنوان مسیر شغلی - بحث انتخاب رشته

      سلام ممنون از حضورت در این بحث:
      ۱- ببین فرض کن من برم سر کلاس برنامه‌نویسی و به بچه‌ها بگم، این کتاب رو بخونید. ۴ دقیقه بعد بیام بیرون. ازم بپرسن چرا ۱ ساعت رو توی ۴ دقیقه خلاصه کردی؟ بگم دیگه بیشتر لازم نبود!
      نکته اینه که شما اگر از تاریخچه مصرف دارو و بیماری‌های شخص بپرسی (که واجبه)، از شرایط محیطیش بپرسی، و بخوای فرآیند درمان رو براش توضیح بدی، خیلی بیشتر می‌شه.
      اتفاقا من با توجه به رشتم خیلی با این موضوع سر و کار دارم.
      اگر من یک پروژه پیش‌بینی یک چیزی رو داشته باشم، برای خطای ۱۰ درصد می‌تونم ۱ ساعته مسئله رو حل کنم، برای خطای ۵ درصد باید یک هفته وقت بگذارم و برای خطای ۱ درصد باید یک ماه زمان بگذارم. می‌تونم پول ۱ ماه رو بگیرم و ۱ ساعته مسئله رو با خطای ۱۰ درصد تحویل بدم؟
      من پیش کلی دکتر رفتم و درجا برام آنتی‌بیوتیک نوشت! ازش می‌پرسم نمی‌خوای بپرسی که من آموکسی‌سیلین روم اثر داره یا نه؟ درجا فقط می‌نویسی؟ من آزمون کشت باکتری دادم و این دارو روی من اثر نداره. جالبه این سال‌ها حتی یک نفر هم نپرسید، اگر به لطف چندین سال حضور در داروسازی و آزمایشگاه‌ها (برای تحلیل داده نه کار دیگه) نبود، هر بار آموکسی سیلین می‌خوردم و خوب هم نمی‌شدم! من این رو زیاد شنیدم که فاجعه بعدی انسانی بی‌آبی و … نیست، عدم اثر آنتی‌بیوتیک‌ها روی مردمه. من اونقدر که پیش امیرعلی درس گرفتم، شاید توی این همه کتاب یاد نگرفته باشم. مثلا پزشک برای یک پیرمرد دارو تجویز کرده بود که اثر جانبیش افزایش فشار خون بود. امیرعلی نسخش رو دید و پرسید، احتمالا عمل قلب و … که نداشتی؟ مشکلات فشار خون که نداشتی؟ بعد دیدیم از چه فاجعه‌ای جلوگیری شد. پزشک حتی از بیمار نپرسیده بود که آیا این مشکل فشار خون داری؟ چه داروی دیگه‌ای مصرف می‌کنی.

      در مورد هوش مصنوعی، حرفم این بود که بالاخره هوش مصنوعی نیاز به اون ویزیت‌های ۲ یا ۳ دقیقه‌ای رو کم می‌کنه و یک پزشک برای رقابت یا ارزش داشتن، باید ۳۰ دقیقه برای بیمار وقت بگذاره. اون موقع، عدالت رعایت خواهد شد. اون موقع حقوقش با یک متخصص کامپیوتر یا مکانیک یکی خواهد شد. اگر یک روز یک رییس جمهور یا وزیر منصف پیدا بشه و قانون رو به اجرا بگذاره،‌مشکلات ما حل خواهد شد. این همه اختلاف احمقانه بین رشته‌های پزشکی و غیر پزشکی حل خواهد شد. اگر هم نکنن این کار رو، تکنولوژی با کسی شوخی نداره و مطمئن باشن، بازارشون کساد خواهد شد. نمونش همین بند سلامتی.

      در نهایت اون موضوع داده‌ها رو در بخش ۲ همین نوشته می‌آرم چون خودش یک نوشته کامل رو می‌طلبه. آخر هفته ایشالا.

      Go to comment
  • From جعفرسیرجانی on نگاهی به رشته پزشکی به عنوان مسیر شغلی - بحث انتخاب رشته

    اول درمورد اون وقت گذاشتن پزشکان،فک کنم همه دیدن وقت نمیذارن،البته نه همه !ماتو یه مراسمی بودیم دیدیم یکی ازدکترامیگه فردا بیست تا عمل دارم!ماگفتیم چجوری ممکنه تا شب انقد عمل بتونی انجام بدی؟جواب این بود ما پرکاریم وشماها تنبل!
    یه چیزی درمورد علوم انسانی نظرت چیه؟توصیه میکنی یانه؟آینده شو چطوری میبینی برا کسی که الان میخاد بره.

    Go to comment
  • From سعید یگانه on نگاهی به رشته پزشکی به عنوان مسیر شغلی - بحث انتخاب رشته

    درود بر شما. مثل همیشه عالی بود
    ممنون

    اون بخش کلیدیِ مذاکرۀ شما در مورد استخدام رو خیلی قبول دارم.
    جایی بوده که دریافتی‌ام (به نسبت همقطاران مشابه) خیلی بالاتر بوده اما محیط کاریم شدیداً فرسوده‌ کننده بوده و در اون مقطع، حسرت شرکت ایکس رو می‌خوردم که دریافتی کمتر اما “حال‌ِبهتر” رو به همراه داشت.
    تجربۀ مخالف این موضوع رو هم داشتم. یعنی با دریافتی کمتر در یک سازمان “حال خوب‌ کُن” کار کردم.
    با مقایسۀ هر دو تجربۀ فوق، به راحتی نتیجه گرفتم که مورد دوم در درازمدت خیلی بهتره

    (هرچند با وضعیت عجیب این روزها، امروز کمی در این نتیجه گیریِ قاطع هم احساس تردید میکنم!)
    🙂

    موفق باشید

    Go to comment
  • From مهشید on نگاهی به رشته پزشکی به عنوان مسیر شغلی - بحث انتخاب رشته

    سلام مجدد؛ چقدر سورپرایز شدم فکر نمیکردم این مطلب رو انقدر زود آماده کنید:)
    در حین خوندن متن به یاد موضوعی افتادم که دیشب در یک ویدیو دیدم که تحقیقاتی بود درباره مردمان شهرهای با بالاترین طول عمر و سلامت (که معروفند به Blue zones).
    Dan Buettner محقق این جریان میگفت سه نوع خوشحالی رو در مناطق مختلف شناسایی کرده، اولی که مرتبط با بحث پزشکی خونده، مردم مناطقی بودند که مسیر مشخص پیشرفت رو جلوی خودشون میدیدند مثالش کشور سنگاپور بود که طی کردن مراحل مشخص تحصیلی و کاری اطمینان پیشرفت و رشد رو به مردم میده.
    نوع دوم مناطق شاد، مردمی با ارتباطات جمعی و جشن های زیاد و آب و هوای آفتابی و ساحل زیبا مثل مناطقی در کاستاریکا بود که شادی روزمره خوبی دارند.
    نوع سوم هم مثل مردم کشور دانمارک فعالیت بامعنایی دارند؛ از سلامت و تحصیل و بازنشستگی مطمئن هستند و برای دلشون و طبق ارزشهاشون کار میکنند و کارهاشون اکثرا ذهنی و طراحیه که باعث میشه از ذهن آدم استفاده بشه و همون حالت فلوی معروف رو داشته باشند.
    خلاصه اینکه به نظر من خوشحالی کسی که پزشکی میخونه در مورد یک و سه باید باشه، مورد دو خیلی به ندرت ممکنه پیش بیاد.
    یعنی مورد یک که مسلما هست؛ این شغل نسبت به دیگر شغل ها حس اطمینان به آینده و پیشرفت در زندگی رو به خوبی به فرد القا میکنه.
    مورد سه برمیگرده به اینکه اون شخص ارزشی برای کمک به سلامت انسان ها قائله یا نه و این مطالعات زیاد و کار ذهنی براش لذتبخش و معنادار هست یا خیر.

    Go to comment
  • From محمد ریاحی on هیچ وقت برای تنبیه خود، محروم نشوید! فعالیت کنید.

    ترجمه ای نادقیق و شاید نادرست:
    تنبیه فیزیکی برای تنبیه شونده و تنبیه کننده به یک اندازه تحقیر آمیز است، از طرفی کاملا غیر موثر است. نه شرم و نه درد فیزیکی حتی از نوع سختگیرانه آن هیچ اثری ندارند.

    Go to comment
  • From محمد ریاحی on جمله «شغلی را انتخاب کنید که دوست دارید» را زیاد جدی نگیرید‍! بحث انتخاب رشته

    با سلام به میثم عزیز و سایر دوستان
    دو تا نکته
    یکم:
    “انسان‌ها معمولا چیزی را دوست دارند که در آن قوی هستند و به اندازه کافی در آن انگیزه دارند”
    من مدت ها عکس این گذاره را درست می پنداشتم یعنی : انسانها چیزی را که دوست دارند در آن قوی خواهند شد.
    و مشکلی که داشتم این بود که چطور میشه واقعا به صورت درستی فهمید کی به چه کاری علاقه داره چون تا زمانی که طرف واقعا وارد اون کار نشده صرفا فقط یه توهمی از اون کار تو ذهنشه و با خواندن این جمله یه کم دیدگاهم تغییر کرد یعنی شما اول بگرد ببین توچه چیزهایی قوی هستی بعد برو انجامش بده احتمالا بهش علاقمند هم باشی.
    دوم:
    این جمله رو یه جایی خوندم ثروت محصول جانبی موفقیت است همچنین یه مدیری هم تو دوره راهنمایی داشتیم می گفت مهم نیست در آینده چه کاره میشید ولی اگرتو شغل خودتون جزء بهترین ها باشید در آمد خوبی خواهید داشت من خودم هم به تجربه تقریبا به همچین نتیجه ای رسیده بودم و بر همین اساس هر کی که درباره انتخاب رشته دانشگاه ازم سوال می پرسید همچین جوابی رو بهش میدادم و فکر میکردم جواب درستیه اما الان با خوندن این نوشته دچار تردید و گیجی شدم .
    الان شما می فرمایی قبل اینکه وارد یک حوزه کاری بشی اوضاع مالی و درآمد اون کار رو بسنج و بعد واردش شو در صورتی که منطق قبلیه من این بود اگر دنبال انجام درست یک کار باشی و اولش به پول فکر نکنی و تو اون کار یک آدم حرفه ای بشی پول خودش میاد.

    Go to comment
    • From میثم مدنی on جمله «شغلی را انتخاب کنید که دوست دارید» را زیاد جدی نگیرید‍! بحث انتخاب رشته

      من نوشته‌هام خوب بود، حتی شعر هم می‌گفتم، ۴ تا رشته ورزشی مدال گرفتم، در بازار هم خیلی خوب درخشیدم، دانشگاه هم بد نبودم. حتی به عنوان هیئت علمی هم بد نبودم.
      اما همشون رو رها کردم. باید یک مسیر همگرا رو در پیش گرفت به سمت چیزی که توش قدرتمندی، رفاه می‌آره برات، علاقه داری و توش مزیت رقابتی داری. آینده هم داره.
      فرض کن من در خیلی از رشته‌هایی که گفتم حتی موفق می‌شدم، اما سقف داشتن.
      اون حرف آخری که می‌زنی تا حدی (فقط تا حدی) درسته.
      کسی که حوصله نشستن نداره و نسبتا بی‌قراره نمی‌تونه یک سری از کارها رو به خوبی انجام بده. اگر هوش ریاضی بالایی نداره نمی‌تونه جراح یا مهندس خیلی خوبی بشه. اگر هوش هیجانی-اجتماعی خوبی نداشته باشه، نمی‌تونه توی برخی رشته‌ها راحت موفق باشه.
      کسی که توانایی انجام کارهای خیلی دقیق یا حوصله‌سربر رو نداره نمی‌تونه توی امنیت یا داروسازی موفق و راحت باشه.
      ببین من می‌تونم توی خیلی کارها موفق باشم، اما لازمش زدن از زندگی، سلامتی (بعضی مواقع که حواسم نبود خورد) و نشاطه.
      فکر می‌کنی می‌تونی با یک استخون بندی درشت و وزن بالا، حریف دونده‌های سرعت بشی؟ می‌دونم با تلاش همه چیز ممکنه، اما آدم عقل داره، می‌ره کشتی یا جودو! مثلا فکر کن رضازاده رو مجبور می‌کردن لاغر کنه بره بدوه و قهرمان مسابقات بشه. نمی‌تونه آخه.
      گاهی ما در شرایطی هستیم که چیزی نداریم و واقعا گیج هستیم. بهتره یک چیزی رو انتخاب کنیم و صرفا به جلو بریم.

      Go to comment
  • From محمد ریاحی on جمله «شغلی را انتخاب کنید که دوست دارید» را زیاد جدی نگیرید‍! بحث انتخاب رشته

    : ترجمه ای نادقیق و شاید نادرست :
    “در نظر داشته باشید ک چه کاری می خواهید انجام دهید وقتی از میان تعداد زیادی گزینه یکی را انتخاب می کنید تمام گزینه هایی که انتخاب نکرده اید همچون یک شمع خاموش می شوند. در یک لحظه و فقط برای یک بار تمام گزینه ها روی میز هستند و تنها راه ممکن برای حفظ این وضعیت اینست که هیچ کاری انجام ندهید. ولی درنهایت بعد از تمام این چیزها باید تصمیم بگیرید.”

    Go to comment
  • From محمد ریاحی on چرا کتاب بخوانیم؟ بخش چهلم: حصول به گنجِ ابعاد تجربه.

    ترجمه هایی نادقیق و نادرست :

    عکس نوشته اول:
    “لبخند همواره بهترین راه برای کنار آمدن با مشکل است حتی یک لبخند تصنعی [نیز این خاصیت را دارد]”

    عکس نوشته دوم:
    ” هر زمان که تلویزییون آمریکا را دیده ام شاهد یک سری تحریف واقعیت منسجم بوده ام .کسانی که تماشای تلویزیون را انتخاب می کنند دچار نوعی توهم می شوند. اساسا چیزی که در این کشور می بینیم دولتی متشکل از جمعیتی متوهم است”

    Go to comment
  • From مهشید on جمله «شغلی را انتخاب کنید که دوست دارید» را زیاد جدی نگیرید‍! بحث انتخاب رشته

    سلام؛ اتفاقا چند روز پیش بود که من در یک موقعیت مشاوره انتخاب رشته کلاس دهم به یازدهم قرار گرفتم. در نهایت هم نظرم براش همون تجربی بود. بحثی که بود اینکه علاوه بر نمرات خوبش و علاقه ای که به درس علوم داشت؛ معنا و ارزشی در شغل پرستاری میدید که به نظرم ارزشمند بود و میتونست انگیزه ای برای ادامه مسیرش باشه، این بامعنا بودن شغل پرستاری رو ازش چند ماه قبل هم شنیده بودم و موضوعی نبود که توی این مدت انتخاب رشته یهو به ذهنش رسیده باشه. به نظرتون این نوع معناپردازی برای زندگی، مخصوصا برای سنین نوجوانی و اوایل جوانی، کوتاه مدته یا میشه بهش اعتنا کرد؟

    Go to comment
  • From مرتضی on جمله «شغلی را انتخاب کنید که دوست دارید» را زیاد جدی نگیرید‍! بحث انتخاب رشته

    با عرض سلام و تشکر از نوشته هاتون.
    بنده تو یکی از نوشته هاتون ( که به موضوع “روی نعل اسب سرمایه‌گذاری نکنید” اشاره داشتین) یک کامنتی گذاشتم در خصوص راهنمایی در مورد انتخاب کار دولتی یا خصوصی. واقعیت بنده در حال حاضر سرچهارراهی انتخاب شغل دولتی (سه مورد) و ادامه شغل کنونی خصوصیم قرار دارم و واقعا مرددم. خواهشی که ازتون داشتم و البته تو اون کامنت هم درخواست کردم کمی تو این موضوع عمیق تر بشید. تو اون پست به این موضوع اشاره داشتین که کار دولتی دیگه کارایی قبل رو نداره و ریسک محسوب میشه.
    ممنون از پست هاتون و پاسخی که میدید. (البته بصورت مفصل و در قالب یک پست جدا)

    Go to comment
  • From مهدی on جمله «شغلی را انتخاب کنید که دوست دارید» را زیاد جدی نگیرید‍! بحث انتخاب رشته

    اول باید از شما تشکر کنم آقای مدنی، من اینقدر از شما ایده گرفتم و به اصطلاح سرنخ برای مطالعه کتاب و مقاله گرفتم که کاش بتونم مثل شما برای جامعه مفید باشم. واقعیتش این سوال رو با توجه به کارای متنوعی که شما انجام دادید مانند توسعه فول‌استک و کار در زمینه دیتاساینس و داده‌کاوی و اگه اشتباه نکنم یادگیری ماشینی و… می‌پرسم:
    آقای مدنی؛ من به تازگی ترم دو کامپیوتر یکی از همین دانشگاه‌های به اصطلاح برند تهران رو تموم کردم. در حال حاضر در حال یادگیری فریم‌ورک‌های جاوااسکریپت مثل ری‌اکت و جی‌کوئری و احتمالا نود برای بک‌اند هستم، واقعیت اینه که من به غیر از توسعه اپلیکیشن‌های وب، به حوزه هم موبایل علاقه دارم (شاید در ادامه با ری‌اکت نیتیو) و به خیلی از چیزای دیگه رشتمون مثل کار با داده، اِی‌آی و یادگیری ماشینی و غیره نیز علاقه دارم. یعنی به غیر از کار آکادمیک و استادی، به خیلی از کارای مرتبط به رشتم علاقه دارم، خوشبختانه یا بدبختانه به کارای مدیریتی و کارآفرینی هم علاقه دارم.
    این تنوع علایق یکم سردرگم کرده منو، نمی‌دونم چجوری باید دنبالشون برم یعنی صرفا باید یه بخش کوچیک مانند برنامه‌نویسی وب سمت کلاینت انتخاب کنم و توش حرفه‌ای بشم یا مثلا میشه فول‌استک کار بود و هردو کار رو با مهارت انجام داد؛ در واقع به طور کلی این سوال رو دارم: چندتا از این مهارت‌ها رو می‌توان همزمان بلد بود به شرطی که تا حد خوبی حرفه‌ای و مسلط بود (در حدی که بتوان کار با حقوق بالا پیدا کرد در هرکدوم) و اینکه چطور باید به دنبال یادگیری‌شون رفت، یه مهارت در هر زمان یا میشه دوتا مهارت رو همزمان یاد گرفت؟ کلا دوست داشتم از تجربیاتتون استفاده کنم.
    ارادتمند

    Go to comment
  • From جعفرسیرجانی on جمله «شغلی را انتخاب کنید که دوست دارید» را زیاد جدی نگیرید‍! بحث انتخاب رشته

    سلام
    میثم عزیز،من خیلی باهات موافق نیستم!البته مواردی که میگی قبول دارم!بنظرم تو ایران خیلی جواب نمیده!این صرفا نظر شخصیه.درمورد پزشکی یاحتی الان وکالت که انقد شلوغ شده،من خودم دو سه سال فکرم این بود نرم وکالت،که مثلا اشباع شده و…میتونم بگم بشدت اشتباه کردم!اونم برا کسی مث من که درد بازار رو چشیده وتحت هیچ شرایطی حاضر نیست بره بازار!درسته امار بگه که پزشکی درده سال دیگه اوضاعش خوب نیست.مثلا همین وکالت دوستایی دارم تو کمتر ازده سال بشدت ثروتمند شدن والان تو فکرن دیگه وکالت نکنن!زدن تو بازار!پزشکان هم بازم بهر حال بیمارستانی هست طرف رو استخدام کنه وجایی رو بزنه برا مطب.شاید درده سال دیگه درشروع خیلی اوضاشون بد باشه ولی فرق پزشکی یا وکالت به نظربا اون مهندس اینه که هرسال که میگذره اینا وضعیتشون بهتر میشه ومعروفتر وجاافتاده تر میشن چون بحث تخصصه وریسکی هم تو کار نیست!سال به سال بهتر میشن ولو تو چهل سالگی برن بازار کار! بعد تو پزشکی مطب هرپزشک بری شلوغه!!من پدرم چند وقت قبل رفت دکتر گفت هر کدومشون میری از اون یکی شلوغ تر!فک کنم طرف تخصص شست پا هم بگیره باز بری مطبش 100نفر نشستن!تازه این تو شهر کوچیکه!ولی اون مهندس درسته زود میره سرکارهر آن ممکنه شرکتش ورشکست بشه،یا اخراج بشه وجای بعدی ممکنه انقد دیگه ازنظر مالی خوب نباشه یا مهارت هاشو قبول نکن یا زمانبر باشه.این اصول این موارد که میگی به نظر من تو ایران خیلی جواب نمیده چرا که ما تو کشوری هستیم که میخابیم بلند میشیم پراید هفت تومنی شده بیست تومن!این موارد برای کشورهایی که ثبات دارند واقعا خوبه وبه مراتب بهتر از پزشکی و…یا اون مامان پز ،به نظر من اون تا چند سال دوام داره!همین که بفمن اون شیوه درآمد زایی داره میان توسبک وغذایی میدن با کیفیت بالاتر وارزانتر!من پسر خاله هام تو سه منطقه تهران(داراباد-مجیدیه-مینی سیتی)تو همین کار بودند.من سال89که رفتم مجیدیه همشون اوضاع توپ.ولی 93هم که رفتم دیدم همشون افسردگی گرفتن!بیست تا رستوران زدن اون منطقه چلو کباب با قیمت3تومن!ایناکه کیفیت بالا میدادن گفتن مردم دیگه دنبال برنج ایرانی وغذای کیفیت بالا نیستن!یه چیزی میخان که فقط سیر بشن !این شد که اون شعبه تعطیل شد!باز چقدر استرس رو باید تحمل کنی.ودنبال شغل جدید.
    ولی بهر حال با این روندی هم که تو پزشکی وموارد مشابه هست موافقم باهات.

    Go to comment
    • From محمد ریاحی on جمله «شغلی را انتخاب کنید که دوست دارید» را زیاد جدی نگیرید‍! بحث انتخاب رشته

      جعفر بزرگوار
      با توجه به فحوای متن فکر می کنم منظور میثم از مطرح کردن استارت آپ مامان پز این نبود که بگه این استارت آپ به موفقیت های بیشماری رسیده یا اینکه آینده درخشانی داره بلکه موضوع بحثشون درباره موسس این مجموعه بود یعنی موسس این استارت آپ با اینکه مهندسی برق شریف (احتمالا) خونده ولی به خاطر شرایط ناجور این رشته از همون دوران دانشجویی مثل 30 درصد هم کلاسیهاش به فکر شغل دیگه ای بوده.

      Go to comment
      • From جعفرسیرجانی on جمله «شغلی را انتخاب کنید که دوست دارید» را زیاد جدی نگیرید‍! بحث انتخاب رشته

        محمدعزیز وبزرگوار
        ازوقتی که برای خوندن کامنت من گذاشتی ممنون.چندنکته به نظرم میاد:1-منم منظورم موفقیت اون استارت اپ نبود!بیشتر بحث من سر اون قسمت بود که میثم عزیز گفته بود مهندس 7میگیره وپزشک 10تومن،واز مفهوم اون نوشته بر میومد که یعنی خودتون برا سه تومن نکشید که چرا خیلی فرق نداره بین ماشین پراید وپژووامثالهم واینکه من اینو فهمیدم که میثم میخاد بگه اون مهندس درسته اندکی درآمدش کمتره ولی بجاش روی سلامتی،خانواده وشادی و…وقت میذاره ولی اون دکتر با توجه به حجم کاری بالا شاید نتونه انقد وقت بذاره.2-نکته دوم اینه که میخاستم بگم ما دراون موقع(15سالگی)انقد اطلاعات ودانش نداریم که بدونیم چه رشته ای انتخاب کنیم وغالبا تحت تاثیر رسانه ومحیط انتخابمون انجام میدیم،که تو ده سال دیگه وضعش خوب باشه.من دوستایی داشتم که رشته ای خوندن به شدت پرت واصلا توش رقابت نبود ولی الان از خیلی ها بهترن.براحتی شغل پیدا کردن،وقت لازم برا خانواده و…هم میذارن ولی خیلی هام که رفتن رشته های پرطرفدار حتی از لحاظ مالی هم دراون سطح نیستن !بماند که اینا چقدر استرس رو تحمل کردن بخاطر شلوغی رشته ولی اون به راحتی رفت سرکار.3-ماغالبا نمیدونیم استعدادمون تو چیه!والان اکثرا دیگه نادیده میگیرن مهارت واستعدادشون رو!یکی از فامیل ما که رفته بود علوم انسانی،داشتم بهش میگفتم حالا درسته کم میرن این رشته رو ولی دراینده کیفیت زندگیت از خیلی ها بهتره ،اتفاقا همین مثال های میثم رو زدم،عید که خونمون بودن،بعد من داشتم باشوق بهش میگفتم کتابای اصلی ادبیات وتاریخ رو بخونه!بعد دیدم مادرش میگه،اره دیگه این معدلش به تجربی نرسید!بعد گف بین ریاضی وانسانی،ریاضی که سخته!میرم انسانی!!تا اینو شنیدم گفتم عجب خریتی کردیم!این اصلا علاقه نداره.4-من تقریبا حرفم این بود که ماچون انقد دانش واطلاعات ندریم ،اکثرا ترجیح میدن برن پزشکی وامثالهم وسختی بکشن!تا مهندسی.بعدم ماتو کشوری هستیم که غالبا به سلامتی شون اهمیت نمیدنوداریم میبنیم با وجود اینکه پزشک ها زیاد هستن ولی وضعشون بد نیست!نکته بعدی اینه که اکثرا تو پزشکی،باوجود اینکه زیاد هستن ولی به نتیجه نمیرسن!چون مسیر طولانی وسخت هست. وکالتم همینه.غالب فک میکنن همین که قبول شن کافیه!غافل ازاینکه قبول شدن تازه شروع مطالعاتشون هست.برا همون با اینکه وکیل زیاده فقط تعداد معدودی وضعشون خوبه چون علاقمندن وبیشتر مطالعه وکار میکنن.ولی اکثرا بعد قبولی باکتاباشون خدافظی میکنن.5-موضوع آخر اینه که منم ازاین وضع خوشم نمیاد که همه برن بولد کنن رو یسری رشته خاص که هم به ضرر خودشون هست هم جامعه(باعث میشه خیلی موارد رو نادیده بگیرن).میدونی چیه من معتقدم ما خودمون بدیم!چندتا پست قبلی میثم خیلی قشنگ بود که گفته بود من حاضر نیستم طلا بخرم و…وبه جامعه ام خیانت کنم.فک میکنی چقد اینجوری اند؟من خودم تو وکالت اوایل تو مشاوره ها گفتم بذار مردم رو به صلح دعوت کنم تا بار کمتری رو دادگستری باشه.مثلا حاجی میومد بهش میگفتی حاج آقا این چک رو مهلت بده،بازار نابه سامانه،توکه فعلا احتیاج نداری؛میگف چراغی به خانه رواست به مسجدحرام است!بعدمیگفتم آخه اون طرف که مسجدنیست!مث تو یه آدم هست!درجواب میگفت یه ذره بچه میخاد به ما چیزی یاد بده ،زبونتم که درازه!ما نمیدونیم شما به این کارا چیکا داری!لابد با طرف رو هم ریختی میخای مهلتش تموم بشه که مننتونم اقامه دعوا کنم!درصورتی که استاد ما میگف تو انگلیس مث اینه اول طرفین رو به صلح دعوت میکنن نشد دیگه دادگاه.تو خانواده به دخترخانم میگفتی یه ذره بیشتر فک کن،من روانشناس خانواده میشناسم برو پیشش اگه نشد بعد بیا پیش ما!قطعا طرفت یکسری خوبی هام داره بسنج ببین کدومش بیشتره.میگفتن ما نیاز به روانشاس نداریم!بعدم فک کنم شما وکیل پولداری هستی!که پرونده رو رد میکنی!شما به این چیزا کار نداشته باش.

        Go to comment
  • From مهدی on چرا کتاب بخوانیم؟ بخش چهلم: حصول به گنجِ ابعاد تجربه.

    ترجمه عکس نوشته:
    “لبخند‌بهترین راه برای دور کردن مشکلات است،حتی غیر واقعی آن”

    Go to comment
  • From مهدی on هیچ وقت برای تنبیه خود، محروم نشوید! فعالیت کنید.

    متن عکس نوشته:
    “تنبیه بدنی به همان اندازه که برای گیرنده شرم آور است برای زننده شرم اور است ،عدم بهره‌وری‌اش به کنار به غیر از محکم کردن شخصی فایده دیگری ندارد”
    از ترجمه بد مغدرت می‌خوام 🙂

    Go to comment
.