با سلام و احترام آقای مدنی عزیز درسته که ما شرایط خوب شما رو نداشتیم، اما از شما سپاسگزاریم که تجربیات ارزشمندتون رو در اختیار ما قرار می دید. نمیشه که انتظار داشت که رنج و آسیب ندید، اما بعداز آگاهی تکرار آن رفتار به عهده ی خود ماست.
وقتی این متن نوشته شده بوده
نه سردار سلیمانی ترور شده بود
نه ایران به آمریکا حمله کرده بوده
نه هواپیما سقوط کرده بود
نه کرونا شروع شده بود
نه بورس ریخته بود
نه آمریکا هنوز افغانستان زده بود
نه مهسا از دنیا رفته بود
نه آدما سر حجاب اجباری/اختیاری بحث می کردن
نه رییسی از دنیا رفته بود
نه حماس به اسراییل حمله کرده بود
نه اسراییل به لبنان
قیمت دلار4400 تومان بوده (الان 71000 تومان – ینی 16 برابر)
طلا 162000 تومان بوده امروز 4.8 میلیون تومان
درسته که تو دنیا همیشه داره اتفاقای زیادی می افته
ولی حجم اتفاقات چند سال اخیر خیلی خیلی بیشتر بوده مخصوصا تو ایران
خدا بخیر کنه
همیشه آدم فکر می کنه فقط الان خاصه، در صورتی که رخدادهای عجیب همیشه هستند، منتها با گذر زمان احساس میکنه چیز مهمی نبودن
از حس کنکوری که دادید بکیر، از فلان امتحان دوره دبیرستان و دانشگاه بگیر تا اومدن برخی مدیران و …
بحران همیشه هست
مثلا جهش های ارزی، ترامپ، ترور، سوریه و …
حوادث سال ۹۷
https://www.khabaronline.ir/amp/1242348
حوادث
۹۶
https://www.isna.ir/amp/96122815425
حوادث سال ۹۵
https://www.isna.ir/amp/95121811865
حوادث ۹۴
https://www.irna.ir/amp/82009077
سلام میثم عزیز
دوباره شروع کردم به خوندن بلاگت، از اول، پست به پست، همراه با دیدگاهها.
ممتونم ازت که افکارت رو اینجا ثبت کردی.
بسیار آموزندهست و خیای ازت یاد گرفتم.
الان که بعد از حدود ۳ یا ۴ سال دارم دوباره میخونم، انگار داره درهای جدیدی از آموختنیها به روی من باز میشه و انگار دارم تازه میخونمشون.
درود فراوان بر تو
به نظرم قدرت همدلی بالا میتونه باعث غنی شدن یه گفتگو بشه…
دغدغههای مشترک، یادمه از ساعت ۲ تا ۹ با دوستی حرف زدم و هنوز خیلی از حرفامون مونده بود، چرا؟ دغدغههای مشترک داشتیم. وقتی حرف میزدیم انگار از هم سیراب میشدیم.
یه چیزی هم که کمک کرد، پذیرش بالای هر دومون بود.
کمی بیربط به این نوشته شاید، شاید هم با ربط
هیچ چیز جای نوشتن توی بلاگ رو نمیگیره.
نه پادکست و نه هیچ چیز دیگه
امیدوارم این رو از من بپذیرین، حیفه اینجا ننویسین
سلام اقا میثم عزیز
پادکستت رو توی کار نکن گوش دادم و بیشتر از لذت بردن آشفته شدم، اومدم سایتت رو پیدا کردم و به این پست رسیدم و کلی ذوق کردم اما هر چه که توی برنامههای مختلف مثل کست باکس و تلگرام جست و جو کردم چیزی پیدا نکردم، ممنون میشم در مورد زمان انتشارش بهمون اطلاع رسانی کنی.
بسیارعالی، لذت بردم از نوشته هاتون
شاید ” تو نیکی میکن و در دجله انداز که ایزد در بیابانت دهد باز”
برای گفته های شما مصداق داشته باشه
یعنی اینکه تلاشی که انجام میدی شاید بعدهااااااااااااااا و در یک شرایط خاص بهت برگرده و توقع عکس العمل سریع نداشته باش!
گاهی میدیدم که افرادی آموزش های رایگانی آماده میکنن و کلی سختی میکشن ولی ذوق و شوق دارند و درک نمیکردم که با چه انگیزه ای این کار رو میکنن! ولی یکی از آموزشها که واقعا وصفش رو زیاد شنیده بودم رو رفتم دیدم و یادگرفتم و از اون همه انرژی که سخاوتمندانه خرج شده بود به وجد اومدم. شاید اون زمان و بعدش عکس العمل فراخور حال زحمتی که کشیده شده بود تهیه کننده اش ندیده باشه و حتی یک جایی هم گلگی کرده بود که چرا به من میگید انقد عمیق نشو توی آموزش و انقد ساعت آموزش رو بالا نبر! میگفت من دارم وقت و انرژی میذارم شما چرا ناراحت میشید!!
با خودم گفتم در اسرع وقت حتما اون شخص رو پیدا میکنم و هرطور شده زحمتش رو جبران میکنم ایشالا که این فرصت دست بده…
الان همین قصد و نیت رو شاید یکسری افراد دیگه هم داشته باشند و زمانیکه اون فرد با این صحنه مواجه بشه جالبه چون اصلا انتظار جبران و عکس العمل بعد این همه زمان که ازش میگذره نداره!
From محسن on چقدر به درد باریکالله دچار شدهاید؟
Go to commentFrom ققنوس on مروری بر کوتاهترین داستان دنیا
Go to commentFrom پوریا on ۱- چرا کتاب بخوانیم؟ بخش دوازدهم: تا حرف تازه داشته باشیم.
Go to commentFrom عارفه on چرا کتاب بخوانیم؟ بخش سیام: از نظریه توهم کبوتری تا فیزیک مکانیک
Go to commentFrom احمدرضا شریفیان زاده on امیدوارم شرکتها و بانکها ورشکسته بشن!
Go to commentFrom میثم مدنی on امیدوارم شرکتها و بانکها ورشکسته بشن!
Go to commentFrom فرهاد on مروری بر کوتاهترین داستان دنیا
Go to commentFrom محدثه هدایتی on چرا کتاب بخوانیم؟ بخش سی و سوم: به خاطر تولد تدریجی یک رویا.
Go to commentFrom محمدصادق رستمی on 1- چرا کتاب بخوانیم؟ بخش هفتم: تا لذت از درد را یاد بگیریم
Go to commentFrom یک همصحبت آشنا on چرا کتاب بخوانیم؟ بخش چهلم و یکم: حاصل دورِ زندگی صحبت آشنا بود (قسمت اصلی)
Go to commentFrom امیرعباس افضل زاده on پورشه و موتورسیکلت بیگلگیر
Go to commentFrom مهدی on آقای چهگوارا... من رفیق تو نیستم.
Go to commentFrom محمد on یا مثل آدم زندگی کن و لذت ببر، یا بمیر!
Go to commentFrom محمد on نقشه راه فصل دو رادیو تصمیم: انتخاب رشته و مسیرشغلی (نسخه آلفا)
Go to commentFrom رهگذر on پورشه و موتورسیکلت بیگلگیر
Go to commentFrom احمدرضا شریفیان زاده on چرا کتاب بخوانیم؟ بخش چهلم و یکم: حاصل دورِ زندگی صحبت آشنا بود (قسمت اصلی)
Go to commentFrom میثم مدنی on چرا کتاب بخوانیم؟ بخش چهلم و یکم: حاصل دورِ زندگی صحبت آشنا بود (قسمت اصلی)
Go to comment