من دوست داشتم همان شبی که زلزله غمانگیز کرمانشاه و مناطق غربی عراق رخ داد، تسلیت میگفتم. راستش میترسیدم و هنوز هم میترسم. این موضوع اصلا بهانه خوبی نیست و شاید نقص من است. یعنی آنقدر از حوزه تسلیت و کمکهای ظاهری دیگران آسیب دیدهام که نه راحت میتوانم به کسی تسلیت بگویم و نه میتوانم اظهار همدردی کنم! البته که چیز جالبی نیست، سعی میکنم این موضوع را رفع کنم. میخوام در این نوشته کمی در مورد بحث تسلیت گفتن و کارهایی که در این حوزه میتوان انجام داد حرف بزنم.