عنوان این نوشته را از «مرگ تدریجی یک رویا» که سریالی بود از فریدون جیرانی برداشتهام. البته ۴ قسمت در میان، آن را دیدم و بس. اسمش جالب بود. این که به مرگ تدریجی فکر کنی. من وقتی به رویاهام فکر میکنم، وقتی فرایند رویاپردازی در افراد سرشناس (نه موفق) رو مطالعه میکنم یا میشنوم، از این موضوع مطمئن میشم که رویا ناگهانی متولد نمیشه (حتی زمانی که به نظر ناگهانی ایجاد میشه)، بلکه آروم آروم متولد میشه و این برای ما که با تولد ناگهانی آشنا هستیم کمی عجیبه. چون ما مثل خیلی از اساتید و معلمها به جواب نهایی نگاه میکنیم. به عشق یا غریزه ایجاد نطفه، ۹ ماه نگهداری و تحمل و انگیزه بچهدار شدن رو نمیبینیم. خلاصه این که رویاهای پایدار باید آروم آروم شکل بگیرن، نطفشون کاشته بشه، در رحم مغز به آرومی رشد کنه و در زمان مناسب، متولد بشه (شفاف بشه).
برچسب: رویا
۱- چرا کتاب بخوانیم؟ بخش نوزدهم: تا قوه تخیل و رویاپردازی را تمرین دهیم.
۱- آفرینش
شاید شما فیلم فانوس سبز (green lantern) را دیده باشید، یا حداقل با کاراکتر آن در سری انیمیشنهای Justice league آشنا باشید. تصویر او را در بالا آوردهام تا یادتان بیاید.
هر کدام از قهرمانهای کتابهای کمیک بر اساس یک قدرت خاص شخصیتپردازی شدهاند و فانوس سبز بر اساس قدرت تخیل! او وقتی انگشترش را در دست میگیرد میتواند آنچه در تخیل و ذهن خود دارد را از طریق انگشتر و به صورت سبز به واقعیت تبدیل کند. اگر یک چکش بزرگ، اسلحه مرگبار، سفینه فضایی را تصور میکرد به سرعت ظاهر شده و از آن استفاده میکرد. هر که تخیل و تصور قویتری داشت، تواناییهای افزونتری را هم دریافت میکرد. در واقع آن فیلم تاکید زیادی روی قدرت تخیل داشت.
پاسخ به محدثه: در «چرا کتاب بخوانیم؟ بخش چهارم: تا کتابها نوشته شوند»
محدثه یک سوالی رو در «چرا کتاب بخوانیم؟ بخش چهارم: تا کتابها نوشته شوند» مطرح کرد، با این موضوع که:
حرفاتون درسته ولی خب به درآمد مردم هم باید نگاه کرد
مثلا من دانشجو که پول تو جیبیمو هنوز از بابام میگیرم سخته بخام کلیدر محمود دولت آبادی رو بخرم و بخونم
کاش راه حلاتون زیاد آرمانی نبود