موضوعی که در یک جامعه آشفته، بسیار دیده میشه اینه که افراد زیادی در جامعه هستند که کار خودشون رو به درستی انجام نمیدن، برای کم کردن درد عذاب وجدان یا آروم کردن خودشون، دیگرانی که کار درستی انجام میدن رو توبیخ یا تحقیر میکنن. در نوشته «جوشاندن سر سگ در دیگ و بچه خرخون» بعد دیگری از این موضوع رو بررسی کرده بودم.
برچسب: استرس و اضطراب
چند میگیری گریه بندازی؟
1- چند میگیری گریه بندازی؟
این عنوان رو از یک فیلم نسبتا خط شکن برداشتم که در اون افراد و گروههایی وجود داشتند که برای گریه سر مزار دیگران پول میگرفتن. برای من حضور چنین شغلی خیلی جالب بود و برای همین بعد از این همه سال هنوز هم برخی صحنههاش یادم هست.
مداحان و مرثیهسرایان ما هم سالها از این که نوحهای بخونن و مردم رو به نحوی گریه بندازن پول در میآوردند. گاهی به انصاف و گاهی با بیانصافی. اما حداقل نکتهای که این گریهها در پای روضهها و نوحهها داشت، افزوده نشدن نگرانی و اضطراب به گریهکنندگان بود. اصلا گاهی تو که میرفتی و یک دل سیر گریه میکردی، کلی اصطلاحا سبک میشدی و میاومدی بیرون.