این روزها که جریان تحولات عربستان و بعدش هم امارات داغه، کلمات دارن به نحو نامناسبی استفاده میشن، که باعث میشه کل معنی عوض بشه! برای همین لازم دونستم حداقل دو تا کلمه که زیاد تکرار میشه رو تاکید کنم. زیاد هم ادامه نمیدم. البته من به هیچ وجه منکر تحولات اونها (فارغ از پرداختن به دلیل) نیستم.
۱- وزیر مشاور با وزیر فرق میکنه. وزیر مشاور، وزارتخانه نداره! پس قدرت اجرایی آنچنانی نداره. ما خودمون قبلا (۳۰ سال پیش) هم وزیر مشاور داشتیم. خوبیش اینه که نیازی به کاغذبازی و مجلس و اینها نداره. وزیر مشاور، یکم و فقط یکم از مشاور قویتره. حتی خیلی خیلی از معاونت ریاست جمهوری هم کمقدرتتره. توی امارات، به غیر از یک استثناء، همه وزرای خانم از این دست هستند. یعنی نقششون مشورتی هست که یک قدرتهای اندکی هم داده شده.
۲- امارات و عربستان مجلس ندارند! مجلس مشورتی دارند. قبول دارم که نمایندههای مجلس خودمون هم قدرت چندانی ندارند و خیلی مستقل نیستند، اما حداقل به خاطر ساختار، گاهی فارغ از حزب و دیدگاه، نمایندگان مجلس بسیار خوبی دیده شدهاند، حتی آنهایی که مورد عتاب رسانههای دو طرف قرار گرفتهاند. اما عربستان و امارات مجلسشان مشورتی است، مجلس مشورتی صرفاً نقشهای مشورتی با شاهنشاه یا پادشاه را دارد. یه جورایی همون دربار قدیم هستش. یعنی یه جورایی حکم مشاوران شاه رو دارن، که جمعشون کردن توی یک ساختمون، به یه معنی، دربار مدرن.
شاید بگویید اینها که دیگه واضحه. اما همین روزها اونقدر درصد بانوان مجلس ما رو با بانوان مجلس مشورتی اونها یا وزیران زن ما رو با وزیران زن مشورتی اونها مقایسه کردن که باعث میشد حقایق رو فراموش کنیم. من قبول دارم که در این حوزه عقبیم، اما راه اصلاح و رشد سیستم از دروغ و سردربرف فروبردن نمیگذره. مردم در شبکههای اجتماعی فقط تیتر رو میبینن و توضیح مختصر رو، شاید این رو به پای تیتر زدن روزنامهنگاری بگذارید، اما از نظر من غلطه. فقط دو سه نمونه اینجا آوردم.
فارغ از این بحثها در انتخاب وزرای مشورتی امارات چند نکته خوب هست:
۱- انتخاب عنوانهای هوش مصنوعی، علوم پیشرفته، خوشبختی و تسامح خیلی خوبه. حداقل دارن در اسم میفهمونن که ما حواسمون به دنیا هست! من بعید میدونم ۲۰ درصد نمایندههای مجلسمون بدونن هوش مصنوعی چی هست دقیقا؟
۲- استفاده از «وزارت فرهنگ» به جای «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» به نظرم خیلی بهتره! ذات هنر، چالشی بودن و خلق چیزهای نو هستش، اون موقع تمام تمرکز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به جای این که روی خلق باشه روی ارشاد (جلوگیری از خلق) هستش. برای همین کمتر کسی واژه «فرهنگ» رو توی اسم وزارت میاره و همه مختصرش کردن به وزارت ارشاد! که همچین بیدلیل هم نیست. یعنی شما برو وزارت و تعداد اتاقهایی که در راستای خلق و فرهنگ کار میکنن و تعداد اتاقهایی که ارشاد میکنند رو مقایسه کنید، دستتون میاد چی میگم.
۳- استفاده از همین ظرفیت حداقلی با توجه به سبک حکومتداری منسوخ شاهنشاهی، به نظرم خیلی خوبه. یعنی درسته که قدرت زیادی ندارن، اما از همون حداقلها استفاده کردن.
۴- یک حداقل کمکی که این انتخابها کرد، این بود که به مردم فهموند (نه فقط ایران) که زنان عربستان بر خلاف اون تبلیغاتی که میشه، عناصر حرمسرا نیستند و توشون آدمهای مستقل و تحصیل کرده هم پیدا میشه. یعنی همون تبلیغاتی که علیه ما توی جهان در مورد زنان کشورمون وجود داره رو ما در مورد پاکستان و عربستان و … داریم.
اینجا لازم شد یک خاطره بگم،
یکی همکاران، از این شاکی بود چرا اروپاییها نمیآن ایران یا با ما همکاری نمیکنند. خیلی ناراحت بود از این جریان. چند وقت بعد دیدم که یک پاکستانی میخواد این بندهخدا بره پاکستان سخنرانی. کلی شاکی بود که آره من با چه جراتی برم پاکستان؟… من هم گفتم با همون جراتی که تو انتظار داری اروپاییها بیان ایران.
یعنی تبلیغات منفی اونقدر علیه بعضی کشورها زیاده که ما هیچ شناخت خوبی از جو اون منطقه نداریم.
داشتن مسئولین خانم توی کشور، حداقل یک تاثیر جهانی داره، اون هم اینه که به همه دنیا میفهمونه، زن توی ایران، اون چیزی نیست که توی فیلمها و رسانههای اصلیشون میبینن. همین اتفاق رو ما ایرانیها با وزرا و نمایندگان فرمایشی عربستان و امارات درک کردیم.