وقتی گایکاوازاکی داشت درسهای کارآفرینی را در دانشگاه استنفورد میداد، یک موضوع خیلی جالبی رو مطرح میکرد (نقل به مضمون):
سعی کنید هر استارتاپی که میخواهید راه بیندازید با یک خانم مشورت کنید. چرا؟ به خاطر این که آقایان دوست دارند نابود کنند! هدفشان از ایجاد یک استارتاپ (یا انگیزه اصلی آنها) از بین بردن شرکت دیگر است. مثلا یک شرکتی میزنم که گوگل را نابود کند، یک کاری میکنم یاهو فلان شود. اما خانمها معمولا در مباحث بیزنیسی کمتر به رقابت فکر میکنند. چون رویکرد اصلی آنها رقابت نیست.
البته من خانمهای بسیاری دیدهام که از نگاه خانومانه خود فاصله گرفتهاند و به اندازه دهها مرد (از لحاظ خشونت رفتاری) مبارزهطلب شدهاند. شخصی حرف جالبی زده بود. میگفت:
ما کلا خانم فمینیست نداریم، تمام زنهایی که فمینیست شدهاند خوی مردانگی گرفتهاند و میتوان آنها را مرد حساب کرد.
هدفم از این نوشته تشویق به مطالعه کتاب دنکیخوته یا همان دنکیشوت است. و این که ببینید یک نزدیکی بین روحیه و طرز فکر وی با اطرافیان یا خودتان احساس نمیکنید؟ آیا احساس نمیکنید شما هم دارید به بادبانها حمله میکنید؟ این اثر را کیومرث پارسای به زبان فارسی ترجمه کرده است. به نظر من اگر کمی بازتر نگاه کنیم، میتوانیم کاریکاتوری را از خود و اطرافیان در آن ببینیم.
شما چقدر به دنکیشوت حق میدهید؟