پیشنوشت: ما یک دروغ (Lie) داریم و یک اشتباه و سوتی (falsehood). با هم فرق میکنند. یک وقت هست من دروغ میگویم و یک وقت هست من در اشتباه هستم، این دو به لحاظ ساختاری با هم تفاوت دارند.
نیویورک تایمز در این مقاله تحت عنوان «دروغهای ترامپ» یک تحلیل آماری انجام داده روی دروغها و اشتباهات ترامپ و تاثیرات آن روی اعتماد عمومی مردم.
در دیاگرامهای زیر (هر سلول، نمایانگر یک روز و هر قطعه نمایانگر یک ماه است). دیاگرام زیر مربوط به دروغهای در ملا عام ترامپ است. قرمز یعنی حداقل یک دروغ گفته و خاکستری یعنی شواهد نشان نمیدهد دروغی گفته شده باشد.
همانطور که مشاهده میکنید نرخ دروغهای او در حال کم شدن است (شاید به خاطر استخدام تیم نظارت بر توییتهای او). همچنین، روزهای دروغ وی، متوالی است. نکته جالب این است که بیش از ۱۰۰ روز است که در هفته میانی ماه دروغ نمیگوید. احتمالا همزمان با تعطیلات ماهانه باشد یا اینکه مراسم خاصی برای حرف زدن وجود ندارد!
در دیاگرام زیر مشاهده میکنید که در سه ماهه نخست ریاست جمهوری، ترامپ یا دروغ گفته یا اشتباه کرده (سوتی داده)! جایی هم که با فلش نشان داده شده، اولین روزی است که ترامپ، دروغ نگفته و اشتباه نکرده است.
در دیاگرام زیر هم مشاهده میکنید که اعتماد مردم در طول این اشتباهات و دروغها چطور دستخوش تغییر شده است. از مردم سوال کردهاند که آیا به نظر شما ترامپ راست میگوید؟ رنگ قرمز نشاندهنده افرادی است که گفتهاند نه و به ۶۰ درصد رسیده است در مقابل رنگ سیاه که به ترامپ اعتماد دارند و بهه ۳۵ درصد رسیدهاند.
حالا چند تا نکته:
۱- مسائل سیاسی با توجه به اینکه احزاب احتمالا پول، داده و قدرت دارند و نیز امکان بهرهبری سریع وجود داره، زمینه جذابی برای کار روی تحلیل داده است! خیلی خوب است که حداقل احزاب، از تحلیلگران داده استفاده کنند. خیلی جالبه که سیاست با این همه تاثیرگذاری عجیبش (برخلاف تئوریهای توطئه که اثر افراد رو کمرنگ میکنن و همه چیز رو برنامهریزی میدونن) در آینده کشور، کمتر کار تحلیلی روش میشه. البته نکته خیلی مهمش اینه که کسی جرات کار تحلیلی و چاپ اون رو نداره. چون ما برای دولتی که هر چند سال تغییر میکنه داریم تقدس قائل میشیم. میایم از اشتباهاتی دفاع میکنیم که اصلا لازم نیست دفاع کنیم ازشون! هر دولتی اشتباه میکنه، هر دولتی کلی دروغ میگه. هیچ دولتی نمیتونه همه جنبههای زندگی مردم رو مستمر بالا ببره.
به نظرم دولت باید از نهضت متن باز (open source) و تاثیرش در فناوری درس بگیره وبیشتر به سمت داده باز (open data) بره، نمونه این کار رو انگلیس و آمریکا کردند (بعدا مفصل در مورد اون پایگاهها صحبت خواهم کرد) و مهمتر از همه اجازه بده روشون تحلیل صورت بگیره و چاپ بشه. دولتها لازم نیست به خودشون قداست بدن!
علت اصلی نوشتن این پست همینه! ترامپ این همه دروغ گفت ولی با این همه ۳۷ درصد مردم بهش اعتماد دارن با اینکه میدونن دروغ گفته. این ۳۷ درصد برای رای آوردن و ادامه کار کافیه؛ مقایسش کنید با محبوبیت ۳۹ درصدی روحانی در انتخابات اخیر که از ضرب ۷۰ درصد مشارکت در ۵۷ درصد رای موافق به دست میاد (تقریب بدی نیست). البته من نمیگم دروغ خوبه، بلکه میگم چرا چیزی که هست رو انکار میکنیم.
۲- این درصد اعتماد شما را گول نزند، همانطور که در این مقاله مشاهده کردید، اعتماد عمومی در رای آوری اهمیت چندانی ندارد، بیشتر اهمیت در افرادی است که رای میدهند و پس از آن الگوی پراکندگی این آراء (با توجه به نزدیک بودن همیشگی رای دو حزب و تاثیر رای الکترال) است.
۳- کاش برای کشورها، یک شرایط مشروطی رییس جمهور هم میگذاشتند بدون اینکه لابی و این مسائل بتواند اثر کند. پس از مشروطی، رییس جمهور برکنار شود. این کار را تحت یک سری KPI یا OKR با جزئیات شفاف انجام میدادند و یک حد آستانه برای اخراج.
۴- جالبه بدونید دروغهای اوباما رو هم در یک لیست جمع کردن. برای جورج بوش که اصلا یک کتاب نوشتن، با عنوان «The Lies of George W. Bush: Mastering the Politics of Deception» که نویسنده در اون میگه «همه رییس جمهورها دروغ میگن! اما جورج بوش، حیثیت حقیقت رو به طور ممتد خدشهدار کرده!». در واقع مستندنگاری دروغهای هر رییسجمهور کاری بوده که از خیلی وقت پیش شروع شده. باید بپذیریم هر کسی وارد سیاست میشه دروغهایی میگه، با نگهداری و تحلیلشون میتونیم، ببینیم نقطه ضعفها در کجاست. البته این کار منحصر به آمریکا هم نیست، روسیه، انگلیس و اکثر کشورهای پیشرفته، چنین برنامههایی دارند.
۵- نوشتههایی از این دست، رو خیلی «تحلیل داده» یا «دادهکاوی» حساب نمیکنم. بلکه بهشون میگم «دنیا از نگاه داده». با این سری پستها قصد دارم یک نگاه بهتری به اطرافمون داشته باشیم.
میثم گرامی سلام
از وبلاگ محمدرضا شعبانعلی با وبلاگ شما آشنا شدم. الان یک ساعتی میشه که غرق در خوندن نوشتهها شدم و بی اغراق دارم لذت میبرم. خیلی عالیه دست مریزاد.
سلام، ممنون که خواندید و تشکر از این که ابراز احوال کردید.
میثم جان سلام
من هم مثل دوست گلم پیمان بعد از اینکه معلم عزیزم محمدرضا شمارو معرفی کرد خیلی مشتاق شدم ببینم اون کیه که محمدرضا اینطور ازش تعریف کرده و الان که اومدم اینجا میبینم مثل همیشه درست گفته.
من مدتی است که درگیر داده و دنیای قشنگ آن شده ام (البته خیلی تازه کارم تقریبا 1 ساله) و چقدر ناراحتم که چرا زود با آن آشنا نشدم.
یادگیری داده کاوی رو شروع کردم و با R کار میکنم، بنظرم میرسه خیلی چیزها اینجا هست که میتونم ازت یاد بگیرم.
با تشکر.
خوش آمدی. برنامههای زیادی برای حوزه داده دارم، فقط دوست دارم بحث کتاب رو به جایی برسونم (حداقل ۳۵ قسمت دیگه مونده) و بعد یک سریال دیگه رو آغاز کنم. امیدوارم تا اون روز بمونید و ببینید. در ضمن یک سری اسلاید فارسی هم برای دادهکاوی دارم که میتونید از اینجا دانلود کنید. البته غلط املایی زیاد داره که امیدوارم این ترم دیگه اصلاحشون کنم.
خیلی خوب میشه اگر سری مربوط به داده را شروع کنی چونکه واقعا با فقر محتوای اصیل تو فضای فارسی روبرو هستیم.
اسلایدهایی که معرفی کرده بودی را نگاه کردم، خیلی عالی بودند ممنون.
فقط یه سوال؛ اگر موردی بود که یکم عملیاتی تر بود و نیاز به کمکت داشتم چجوری میتونم باهات در میون بذارم؟
این ایمیلو دیدم ازت Madani@mehr.sharif.ir میتونم از اون استفاده کنم یا روش دیگه ای رو پیشنهاد میکنی؟
پی نوشت: البته میدونم سرت خیلی شلوغه ولی مطمن باش سوالامو مختصر و مفید می پرسم.
چند وقتی هست که ایمیل شریفم رو غیرفعال کردن، چون مربوط به دوره دکترام بود.
me\\//at//\\madani.pro رو استفاده کن. البته میتونی همینجا هم کامنت بگذاری که چاپ نشه! شاید سریعتر جواب بگیری. البته قول نمیدم که جوابی بگیری!
با سلام
بسیار عالی
سال هاست به دنبال روش درست اندیشیدن و تصمیم گرفتن هستم و حالا پس از حدود 30 سال (من 55 سالمه) وقتی پسرم پرسشهای آن روزهای من رو می پرسه و تلاش میکنم پاسخهای درست بهش بدم، متوجه میشم که دستکم میتونم تجربه مناسبی رو بهش منتقل کنم
و زیباییهای این گشتن به دنبال راه درست رو، فکر کردن به درستی رو در نوشته های شما هم دیدم. خوشا به حالتون که زودتر از من بهش رسیدید.
برای “تصمیم” جایگزین فارسی پیدا نکردم
سلام
مدل ذهنی شاید کلمه بهتری باشه
خود جستجو زیبایی داره و گاهی خود جستجوگری (در صورتی که حاضر باشی چیزهای دیگه رو فدا کنی) جذابه