دیدگاه‌های شما و میثم مدنی کتاب‌خوانی، چرا، چگونه، کتاب بخوانیم، خواندن، داده، داده‌کاوی

دیدگاه‌های شما و من

  • From م.ش on فرسودگی شغلی یا سرخوردگی شغلی. نگاهی هم به شینوبی

    سلام.جناب مدنی عزیز شما خیلی برای ما مخاطبانتون محترم و محبوب هستین.هر انسانی روزهایی رو در زندگیش داره که حالا به هر دلیلی حال خوبی ممکنه نداشته باشه یا خسته بشه و هر وضعیت مشابه ای و این ویژگی آدم بودن ماست.
    به عنوان مخاطب و دوستار شما امیدوارم که هر چه سریعتر این دوره بگذره

    Go to comment
  • From تهران on کتاب چیست؟ مروری بر تعریف و مفهوم «کتاب»

    سلام واقعا با این که انیمه ها فوق العادن موافقم. هیچ وقت خسته کننده نمی شن

    Go to comment
  • From فرشته on نکاتی برای کتاب‌خوانی: آفت مطالعه جهت تعریف برای دیگران (۱)

    سلام
    نوشتار بسیار شیوایی بود.ممنون که به همچین مطلب مهمی اشاره کردین.جالب اینجاس که من در چند ثانیه قبل از خوندن مطلب شما.یک عکس نوشته از کتابی دیدم و خواستم ب اشتراک بذارم…😄ولی بطور خیلی اتفاقی خوندن مطلب شما قبل این اقدام من صورت گرفت.و با وجود اینکه سابقه اینکارو دارم.الان کلا منصرف شدم از اشتراک قسمتی از متن کتاب.
    من نمیدونستم که اینکار به توسعه فردیم لطمه خواهد زد.

    خیییییییلی مطلبتون عالی بود آقای مدنی بزرگوار.

    Go to comment
  • From حسین on بسیاری از سریال‌‌های مزخرف و فیلم‌های مستهجن هم از روی کتاب نوشته شده‌اند!

    سلام میثم جان،
    پدر من حدودا ۵۷ سالشه و از ۱۸ سالگی به بعد تقریبا کتاب نخونده و مطالعه خاصی نداشته. الان که بازنشست شده تو خونه یا داره جدول حل میکنه یا پای برنامه‌های چیپ سیاسی ماهواره میشینه :))
    من دلم میسوزه و دوست ندارم پدرم حوصله‌اش سر بره یا افسرده بشه واسه همین میخوام کمک کنم وقتش رو با کتاب خوندن پر کنه.
    منتها میدونم اگه بهش کتاب جذابی ندم احتمالا مقاومت نشون میده و علاقه‌ای به خوندنش نداره 🙂
    ازت کمک میخواستم تا کتابای خوبی که به نظرت واسه یه مرد بازنشسته ۵۷ ساله از طبقه کاملا متوسط جامعه هم از نظر مالی هم از نظر فکری جذاب باشه رو معرفی کنی. به امید روزی که پدرم با شروع از این نقطه روزی کتاب‌های عمیق تری بخونه.
    به نظرم متن کتاب باید روون و سبک باشه مثلا کتابی مثل تاریخ بیهقی رو نمیخونه. از رمان و داستان خوشش نمیاد. اگه کتاب خیلی علمی باشه به نظرم جذبش نمیکنه. فلسفی سنگین نباشه.

    از خودش نمیتونم بپرسم چه کتابی دوست داره چون میدونم میگه حوصله کتاب خوندن نداره. مجبورم یه جوری یه کتابی واسش بخرم که اگه خوش شانس باشم همون اول بخونه و خوشش بیاد و اینجوری قانع بشه که از کتاب خوندن لذت میبره. این اتفاق اگه دو سه بار دیگه میشه بریم کتاب فروشی و اونجا خودش انتخاب کنه. ولی قبلش باید خودم ایده این که کتاب خوندن واسش امکان پذیر هست رو واسش جا بندازم.

    جوون که بوده کتابای شریعتی و مرتبط با اسلام میخونده ولی حدس میزنم سر جو اون موقع بوده بیشتر. الان دیگه علاقه‌ای نداره.

    Go to comment
  • From سعید فعله گری on مسئله اولویت و تعارض خطوط قرمز

    این چیزی که شما گفتید، حمله DDOS نیست. بلکه بیشتر شبیه حمله استاکس‌نت می‌مونه.
    چون همه چیزهایی رو که بهش وصل هستند رو آلوده و درگیر خودش میکنه و روی اون موضوعات هم تاثیر میگذاره.
    ممنون بابت مطلب عالی‌تون.

    Go to comment
  • From افشین on مسئله اولویت و تعارض خطوط قرمز

    سلام.
    مطلب خوب و کاربردی بود. من چند بار این کار رو کردم و خیلی هم جواب گرفتم ولی مدت طولانی نمیتونستم ادامه بدم. یه مشکلی خوردم. خط قرمزها رو زیاد رد میکردم، این فشار روانی رو برام زیاد میکرد. شایدم ضعف شخصیتی من هست اینم مسئله. در واقع به یک جور عذاب وجدان تبدیل میشد برام. منم از خیرش میگذشتم متاسفانه.

    Go to comment
  • From امین رضا on مورد عجیب عذاب وجدان (مطالعه موردی فیلم ماجان)

    میثم عزیز،
    همون روز اولی که پستش کردی خوندمش و سعی کردم که زندگیش کنم. واقعیت همینی هست که گفتی، و به راستی، فیلم ماجان هم به خوبی روایتگر چنین نکته ای بود: عذاب وجدان تو رو توی موضع ضعف و حقارت قرار میده.
    بعد از خوندن مطلب، سعی ام بر اینه که ذهنم رو نسبت به مقوله ی عذاب وجدان هوشیارتر کنم و از جایگزین مناسبی که براش وجود داره -که اون هم چیزی نیست جز جبران – بیشتر بهره ببرم.

    در زندگی و نوشتن پایدارتر از همیشه باشی.

    Go to comment
  • From محمد ریاحی on چیزهای کم مایه و کم دردسر!

    ترجمه نادقیق و شاید نادرست عکس نوشته:
    رسیدن به چیزهای عالی همواره ممکن است برای رسیدن با آن باید از انجام کارها به شیوه ای غیر عالی صرفنظر کنید.
    با سلام خدمت میثم عزیز چرا جدیدا کم می نویسید و کوتاه؟؟؟ فکر میکنم خوانندگان این وبلاگ عادت به متن های طولانی دارند تا آدم میاد گرم خوندن شه متن تموم شده :-))
    با سپاس از شما

    Go to comment
  • From نهان دست on چیزهای کم مایه و کم دردسر!

    با عرض سلام و ادب
    وقتتون بخیر
    در مورد دعا کردن (بالاخص دعای مثال زده شده در بالا) به نظرم اینچنین که می فرمائید نیست. در دعا ما نیازهایمان را به درگاه بی‌نیاز خداوند می‌بریم. قادر متعال بی‌نیاز می‌تواند این دعا را به عرصه اجابت برساند.
    ضمن اینکه این دعا قسمتی از دعایی است که از طریق معصومین علیهم‌السلام به ما رسیده است { «اللهم ادخل علی اهل القبورالسرور، اللهم اغن کل فقیر، اللهم اشبع کل جائع …»}. در تمام این دعا کاملا برای «همه» دعا می‌شود و دعای نسبتا کوتاه و بی‌دردسری است و علاوه بر آن دعایی است که بر وفق مراد همه است و همه را خوشحال می‌سازد. در ظاهر ممکن است به نظر برسد که چنین دعایی محقق نشدنی است و زمانی فرا نخواهد رسید که همه بیماران شفا بیابند یا مثلا همه گرسنگان را سیر باشند و غیره؛ اما این وعده خداوند که چنین زمانی فرا خواهد رسید(!). ممکن است عجیب به نظر برسد ولیکن با ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه‌الشریف تمامی این دعا تحقق می‌یابد. آنچنان که در روایاتی که عالم بعد از ظهور را توصیف می‌کنند می‌توانیم این موضوع را بیابیم. از این جهت است که عده ای این دعا و دعاهای با این مضمون را دعا برای فرج امام زمان عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف می‌دانند.

    البته بنده موضوع اصلی که این متن به آن پرداخته است را متوجه و همین‌طور با آن موافق هستم. اگر تمام جماعتی خودشان را درون چاه بیاندازند؛ این‌که با آن‌ها همراهی نکنیم رسوایی نیست. یا اینکه قرار و درست نیست به دنبال به دست‌آوردن دل دیگران باشیم چون یا نمی‌توانیم همه را از خود راضی نگه داریم، یا اینکه به قول متن فوق «میان‌مایه» و «معمولی» می‌مانیم. عرض بنده صرفا این بود که «دعا»یی که در فوق مثال زده شده است جزو دستهٔ دعاهای «کم‌مایه» قرارنمی‌گیرد.

    با احترام

    Go to comment
    • From میثم مدنی on چیزهای کم مایه و کم دردسر!

      روایاتی که در مورد امام زمان گفتید چندان قطعی نیست و اگر دقت کنید با متن قرآن هم در تناقضه. توجه کنید که بسیاری از این روایات از بحارالانوار می‌آد که یک جور ویکیپدیا زمان خودش حساب می‌شه! حتی علامه مجلسی هم تلاشش بر صحت نبود و بیشتر تمرکزش بر جمع‌آوری بوده. منکته بعد هم اینه که اکثر دعاها قرار بوده مسلمان‌ها رو جمع کنه و آزار نده، بنابراین از چیزهایی استفاده می‌شده که کمترین آزار به افراد برسه، کمترین تفرقه و بیشترین امید رو ایجاد کنه.

      Go to comment
  • From مریم on کی ناراحت می‌شوید؟ و کی خوشحال می‌شوید؟

    آخرین ناراحتیم اینا بوده که1-شوهر خواهر شوهرم جو مدیریتی میگیردش و هعی دستور میده .من که اجرا نمیکنم ولی حرص میخورم از پررویی اش و اینکه جواب دندان شکن ندادم بهش
    2-ریسم وقتی فهمید سرویس من را از دم خانه مان میآورد گفت کجا بهتر از اینجا ؟ بد نگذره!از منتش ناراحت شدم
    3-مادرم پیرو تعریف خاطراتم از شوهرم ،بهم انتقاد کرد که دست از اخلاق زشتت برداردختر!(خرده غذا تو یخچال نذار!!!کارهای منو نکن)(مادرم خیلی حس عذاب وجدان بهم میده)
    4- به اشتباهاتم در گذشته فکر میکنم که باید حرمت خودم را بیشتر نگه میداشتم و زودتر محل کار قبلیم را ترک میکردم
    5-از اینکه گاهی همسرم منظورم را اشتباه متوجه میشه و عصبانی میشه ناراحت میشم
    6- از اینکه اون و همه ی عالم توی یک مسیری دارند رشد و پیشرفت میکنند ولی من نه ناراحتم
    7-از اینکه تابلو های هنریم به فروش نرسیدند ناراحتم
    8- از اینکه استادم قیمت کلاسش را زیاد کرده و من دیگر نرفتم و احساس میکنم عقب افتادم ناراحتم
    9-از اینکه به تنهایی نمیتوانم اثری هنری بسازم ناراحتم(بعد از چندین سال کلاس رفتن نزدیک 10 سال!)
    10-از اینکه وقت آزادم کمه ناراحتم(کارمندم و سخت بهم مرخصی میدند)

    Go to comment
  • From محمد ریاحی on (پاسخ به) کدام را ترجیح می‌دهید؟ یک هفته کار (روزی ۱۵ ساعت) یک هفته استراحت یا هر روز ۸ ساعت؟

    با سلام
    شاید منظورش اینه که زمانی که شما زیاد کار می کنید خود اون کار نیست که شما رو از پا در می آره بلکه اون حس نگرانی و اضطراب بابت زیاده روی در کار و حس از دست دادن اون چیزایی که از دست دادی ( مثل خانواده و سلامتی و لذت های دیگه زندگی) باعث از پا دراومدنت میشه .

    Go to comment
  • From میلاد on مورد عجیب عذاب وجدان (مطالعه موردی فیلم ماجان)

    حرف شما پیامدهای سنگینی داره که از پذیرش آن گریزی ندارید. فتأمل.
    انسان واجب الخطا نیست، ممکن الخطا هست.

    Go to comment
  • From رسول احمدپناه on مورد عجیب عذاب وجدان (مطالعه موردی فیلم ماجان)

    چیزی که هست این که ما مجموعه ای از خوبی ها بدی ها هستیم ولی به نظرم خیلی نادرست میاد که به عذاب وجدان ها دقت نکنیم .( چون مستعد توجیه تمام بدی ها و زشتی ها هستیم ) شایداگر به جای غصه خوردن از عذاب وجدان ها درصدد جبران یا درس گرفتن از آن ها باشیم بهتر باشد .
    یادمون نره که همه ما در در شرایط یکسان کار های مختلفی میکنیم و این انتخاب های ماست که زندگی مارو شکل میده و پیشمون شدن چیزی جز استمرار اشتباهات قبلی نیست .

    Go to comment
  • From محمد on مورد عجیب عذاب وجدان (مطالعه موردی فیلم ماجان)

    با سلام، به نظرم کلمه انسانیم و واجب‌الخطا معنی نارسا و حتی اشتباهی داره. واجب الخطا اطلاق کردن انسان این معنی رو به ذهن میرسونه که هر کاری هم کردی ایرادی نداره، دست خودتت که نبوده! (به معنی منفی این جمله دقت کنید، نه جنبه جبران و پوزش خواهی آن) یک جوری توجیه برای افراد میشه.
    کلمه ای دیگری مثل ممکن الخطا برای انسان به کاربردن صحیح تر است از جایز الخطا و یا واجب الخطا.

    Go to comment
  • From بهزاد on (پاسخ به) کدام را ترجیح می‌دهید؟ یک هفته کار (روزی ۱۵ ساعت) یک هفته استراحت یا هر روز ۸ ساعت؟

    دقیقا همین حالت رو توی خدمت داریم تجربه میکنیم
    خدمت در جایی ک هستیم به دو صورت هست :
    حالت اول ) میتونی تایم اداری باشی شهر خودت یعنی 6 7 صبح بری تا 2 3 ظهر ولی هر روز باید بری پادگان . مرخصی هم 1 روز بیشتر نداری در ماه که اینجوری خدمت کردن مزایا و معایب خودشو داره :
    مزایا :
    *هر روز میتونی بری خونه و تقریبا روحیه ت یجورایی حفظ میشه
    * به دوستان ، خانواده ، گوشیت و سایر دلبستگی هات دسترسی داری
    *در اوقات بیکاری بعدظهر میتونی پروژه ای یا یه کاری انجام بدی و فعالیت اقتصادی داشته باشی .
    معایب :
    * مرخصیت خیلی کمه و تقریبا هرروز صبح گیر هستی
    *حقوق پایین میدن در حد 100 تومن در ماه
    * کسانی که شهر خودشون خدمت میکنن ، هیچ نوع کسری تعلق نمیگیره

    حالت دوم ) خدمت ما و جایی ک هستیم به این صورت هست که بین 45 روز تا 2 ماه توی مرز آبادان میمونیم وبعدش چیزی بین 15 تا 17 روز میایم مرخصی . توی این 2 ماه باید بصورت شبانه روز کار کنیم و تایم استراحت هم اگر باشه فقط 9 شب تا 5 صبح و باقی ساعات قطعی نیست و هر موقعی که گفتن باید کارهای محوله رو انجام بدیم .
    این جور خدمت کردن یک سری مزایا و معایب داره که مینویسم :
    مزایا :
    * به کسانی که در مرز خدمت میکنن 2 ماه کسری میدن
    * حقوق مرز سه چهار برابر حقوق سربازهایی هست که شهر خودشونن( به لیسانسه ها اینجا 500 تومن میدن )
    * مرخصی خوب که باعث میشه نزدیک دو سه هفته ای برای خودت راحت باشی
    معایب:
    * کار سنگین و فشار کاری زیاد گاهی اوقات به حدی میرسه که غیر قابل تحمل میشه
    * 2 ماه دوری از خونه و زندگی توی بیابون اثر منفی روحی روی روان آدم ایجاد میکنه .
    * دو ماه دوری از گوشی و اینترنت و دنیای اطراف باعث میشه از دنیای اطرافت یه مقداری عقب بیفتی

    و در آخر 5 ماه دیگه بیشتر نمونده و خلاص میشیم از خدمت اجباری 🙂

    Go to comment
.