گاهی این بحث پیش میآید که انسان باید هنر نه گفتن را بلد باشد، متمم هم بحثهایی در این زمینه داشته است. همچنین کتابهایی هم در این حوزه نوشته شده است (مثل کتاب جنا کمپ).
این روزها بارها و بارها در درخواستهای کاری و شغلی دیگران نه میگویم. حتی کلی پیشنهاد سرمایهگذاری که شاید سالهای قبل آرزویش را داشتم رد میکنم.
شاید اگر یک مشاور میشدم و میخواستم از موفقیت کنونیام بگویم، از نههای خود زیاد میگفتم. میگفتم که باید یاد بگیرید نه بگویید و متمرکز روی اهداف خود تمرکز کنید.
اما وقتی به گذشته خود نگاه میکنم، میبینم که بسیاری از بلهگفتنهای من (که قاعدتا باید نه میگفتم) مرا همینی کرد که اکنون هستم. آنقدر کارهای رایگان کردهام (آن هم از روی رودربایستی) که از دید یک نفر بیرونی احمق به نظر برسم، اما واقعا این طور نبوده است. امروز با افتخار از آنها یاد میکنم. به طور رایگان به کلی انجمن و گروه علمی، کلی شرکت و فرد مشاورهدادهام.
اما میدانید قشنگی ماجرا چیست، این کارها بود که من را در مسیر درست قرار داد. یاد گرفتم که چطور میتوان از نگاههای دیگر هم به زندگی نگاه کرد. اگر صرفا به هدفم چسبیده بودم، شاید الان مانند بسیاری از دوستان سابقم استاد و صاحبنظر بهترین دانشگاههای جهان میشدم. گاهی به همه آن دوستان حسرت میخورم، گاهی این اوضاع دلار و وضعیت نابهنجار جامعه، مرا نسبت به ماندن یا دید وسیع ناامید میکند. ولی کمی که با خودم فکر میکنم، میبینم به لحاظ مادی، اگرچه سرمایهام دارد نصف میشود، اما مگر میخواهم چکار؟ دلم از این شرایط میگیرد، اما کمی که فکر میکنم و به ساختههایم فکر میکنم بسیار خوشحال میشوم. از جامعه اطرافم، از محل زندگیام، از محیط کارم، راضیام. گاهی باید کنار آمد.
نگاهی به فیلم YES MAN بیندازید (با بازی جیمکری). این فیلم جذاب، به میزان زیادی آموزنده است. به شرطی که به اندازه فیلم زیادهروی نکنیم. حتی ایدهای در فیلم مطرح شد (توسط جیمکری) که وامهای کوچک پرداخت شود. البته نمیدانم نویسنده این فیلم کتاب «بهای یک رویا» از «دیوید برنشتاین» را خوانده یا این که مستقلا به ذهنش چنین کاری خطور کرده است (پانوشت ۱).
خلاصه این که هر کسی هر چقد بزرگ و دانا، اگر نصیحتی برای شما داشت، اول به توانایی فکر کردن به گذشته او پی ببرید و بعد نصیحتهای او را گوش کنید!
این موضوع حتی برای زمانی که برای شرکتها به دنبال استراتژی مشخص هستیم به شدت مطرح خواهد شد. مثلا تا چیزی میشود برای یک شرکت کوچک، میخواهند استراتژی یک شرکت بسیار بزرگ مثل گوگل یا اپل را پیاده کنند. من هر بار میگویم رفتار، منش و غذای یک آدم بالغ با نوزاد متفاوت است، هر یک دیگری را انجام نمیدهد و از این موضوع شرمی هم ندارد.
خلاصه این که بله گفتن، خیلی اوقات هم خوب است. شاید اگر باز هم به گذشته برگردم، بعضی از نههای خود را به آری تبدیل میکردم. چه بسا به زندگی هیجانانگیز دیگری دست مییافتم.
البته نباید خطاهای بیبازگشت را هم فراموش کرد. گاهی یک بله اشتباه شما میتواند شما را در درهای خوفناک پرتاب کند، من خیلی اوقات از یک اصطلاح استفاده میکنم:
در پرش از یک دره، حتی یک سانتیمتر اعتماد به نفس اضافی هم مرگبار است.
در این دسته، ورود به دخانیات، اعتیاد، مهاجرت (بی فکر) و … هم قرار میگیرد.
پانوشت ۱: این بخش را از صفحه ناشر کپی کردهام:
بهای یک رویا
کتاب « بهای یک رویا» داستان شگفتانگیز بانک گرامین را بیان می کند.“ بانک روستایی” پیش رو که انقلابی در شیوه ی مبارزهی مردم سراسر دنیا با فقر بنیان گذاشت. دیوید برنشتاین در طی مصاحبه با روستائیان، کارگزاران، اقتصاددانان و شخص موسس بانک، محمد یونس، نشان میدهد که چگونه بانک گرامین از تجربهای محدود در یک روستا به سازمانی تبدیل شد که میلیونها دلار وام مستقل کوچک میدهد. طرز کار بانک فراهم کردن وام های خرد بدون نیاز به ضامن برای خوداشتغالزایی ِ میلیونها زن روستایی در بنگلادش است.
این کتاب انقدر استادانه نوشته شده و لبریز از ماجراجویی است که هیچکس باور نمیکند رسالهای در توسعه ی اقتصاد باشد. افق دید نویسنده ارائه ی راهی نو برای زدودن فقر از جامعه ی انسانی است تا از طریق آن بشر کمتر رنج ببرد، چارچوبی برای حمایتهای اجتماعی و اقتصادی ساخته شود تا مردم از زندان فقر آزاد شوند و بتوانند به رویاهای خود جامه ی عمل بپوشانند.
از اینجا میتوانید نسبت به خرید یا حتی مطالعه بخشی از کتاب اقدام نمایید. جالب است بدانید که خود محمد یونس، نهتنها به خاطر کارهای اقتصادیاش جایزه صلح نوبل را از آن خود کرده است،بلکه سه کتاب بسیار جذاب هم دارد که احتمالا بسیار آموزندهاست (هنوز فرصت خواندن آن را نداشتهام اگر کسی خوانده بنویسد یا ترجمه کند).
- A World of Three Zeros: The New Economics of Zero Poverty, Zero Unemployment, and Zero Net Carbon Emissions
- Building Social Business: The New Kind of Capitalism that Serves Humanity’s Most Pressing Needs
- Banker To The Poor: Micro-Lending and the Battle Against World Poverty
خلاصه این که هر کسی هر چقد بزرگ و دانا، اگر نصیحتی برای شما داشت، اول به توانایی فکر کردن به گذشته او پی ببرید و بعد نصیحتهای او را گوش کنید!
سلام عیدتون مبارک
اقای مدنی در مورد این جمله بیشتر توضیح میدین