خط قرمزها و ددلاین‌ها چیزهایی احمقانه اما همان‌قدر مفید

پ.ن:  شاید خواندن مطالب

«چرا کتاب بخوانیم؟ بخش هفتم: تا لذت از درد را یاد بگیریم»  و

«به انقراض آدم‌های با رویکرد خرس‌های قطبی نزدیک می‌شویم: ادامه آزمون صندلی عقب تاکسی برای خودشناسی!»

به درک بهتر این نوشته کمک کند.

۱- خوب ماندن اتفاقی نیست

ماجرا این است که تنبلی، چاق شدن، در چاه ماندن، کاری نسبتا ساده باشد، مخصوصا این که با این ذهن عجیبی که داریم می‌توانیم شرایط را برای خود توجیه کنیم. بیشتر ...

وحشی هستید یا اهلی؟ (۲)

پ.ن: این بخش ادامه نوشته وحشی هستید یا اهلی؟ (۱) است و احتمالا تا دو قسمت دیگر هم ادامه دارد.

یکی از راه‌های شناخت هر موضوعی، طبقه‌بندی آن به بخش‌های مختلف است. این گونه بهتر می‌توان یک موضوع را شناخت؟

اهلی یا وحشی را می‌توان برای حیوانات به کار برد. این موضوع در شرع به شدت بحث شده است. مخصوصا برای بررسی حرام گوشت بودن یا حلال گوشت بودن. اما این موضوع کارکردهای دیگری هم دارد. می‌توان از این موضوع بسیار یاد گرفت. حیف است که فقط از دید خوردن به آن نگاه کرد. بیشتر ...

تنگ آرزوها

۱- خود درگیری‌های ساده من

این اتفاق واقعا برای اقوام نزدیکم رخ داده و ازش الهام گرفتم. عکس بالا رو هم خودم گرفتم تا بتونم بهتر موضوع رو به تصویر بکشم.

نزدیک عید بود، مرد خانه رفت تا یک ماهی برای سفره شب عید بخرد. اما نیم ساعت بیشتر به تحویل سال نمانده بود و ماهی‌فروش که داشت بساطش رو جمع می‌کرد گفت: ببین من دیگه این ماهی‌ها به دردم نمی‌خوره همش رو بهت می‌دم. تو پول یدونش رو بده! مرد خوشحال از این برد بزرگ، بزرگ‌ترین تنگ خانگی آن مغازه را هم خرید (عکس بالا). به خانه رسید و ماهی‌ها را در آن انداخت. همانطور که در تصویر هم می‌بینید، حس خوبی به آدم منتقل می‌شود. این همه ماهی رنگارنگ، در کنار هم… بیشتر ...

من مرغ طوفانم؟ یا ماهی لجن‌خوار؟

وقتی از مرغ طوفان صحبت می‌شود، به همه حس هیجان و قدرت دست می‌دهد. کسی که مرتب تلاش می‌کند تا طوفان بیافریند. مرغی قوی که در طوفان ظهور می‌کند و می‌تواند با وجود سختی زیاد، کار خود را پیش ببرد.

شما هم چنین فکر می‌کنید؟

در مورد ماهی لجن‌خوار چه فکر می‌کنید؟ یک ماهی در آکواریوم که شیشه را تمیز نگه می‌دارد و به اصطلاح لجن‌های آکواریوم را می‌خورد. با این کار آکواریوم شما برای مدت بیشتری تمیز می‌ماند. بیشتر ...

مروری بر کوتاه‌ترین داستان دنیا

برای فروش، کفش‌های نوزاد، پوشیده نشده.

For sale: baby shoes, never worn

داستان فوق را بسیاری کوتاه‌ترین و موجز‌ترین داستان تاریخ می‌دانند. این داستان را به یک شرط‌بندی همینگوی نسبت می‌دهند. می‌گویند همینگوی ۱۰ دلار روی میز می‌گذارد و شرط بست که می‌تواند یک داستان را در ۶ کلمه جای دهد. او داستان بالا را روی یک دستمال می‌نویسد و شرط را می‌برد. بیشتر ...

کتاب چیست؟ مروری بر تعریف و مفهوم «کتاب»

این نوشته را اولین بخش از فصل دوم کتاب‌خوانی می‌دانم. اگرچه برخی از بخش‌های انتخابی فصل قبل هنوز مانده است.

۱- نگاهی به تعریف و تاریخ

تعاریف مختلفی از مفهوم کتاب عرضه شده است. مثلا ویکیپدیا:

کتاب مجموعه‌ای از صفحات نوشته‌شده، مصور، چاپ‌شده یا صفحات خالی (صفحه سفید و نانوشته)؛ ساخته‌شده از جوهر، کاغذ (ورق)، پوست حیوانات یا مواد دیگر (چسب، نخ و…) است که معمولاً از یک طرف یا سمت به یکدیگر محکم شده یا متصل می‌گردند. هر برگه در کتاب، ورق و هر سمت یا روی هر ورق، صفحه نامیده می‌شود. بیشتر ...

هشدار به یزدان: ما گول می‌خوریم و باز هم گول می‌خوریم. مواد لازم: یک رسانه خوب.

یزدان برای نوشته «ما زود فراموش می‌کنیم، در کمتر از یک چشم به هم زدن» یک دیدگاهی گذاشته بود:

میثم جان سلام. یه مدت نبودی و ما مشتاق دیدار. خوشحالم دوباره مینویسی و مستفیذ میکنی مارو.همون وسطهای خوندن این مطلبت بغض کردم. انگار داشتی از من میگفتی. با تمام وجود درک میکنم. نابرابری همیشه هست، بوده و خواهد بود. همیشه به کسایی که تونستن خودشون رو از این نابرابری های جدا کنند و گلیم خودشونو کشیدن بیرون آفرین میگم و غبطه میخورم. اما همه که مثل هم نیستن، همه ما متفاوتیم و هرکسی یه شخصیتی داره، بعضیا خیلی عاقلانه تر رفتار میکنن و بعضیام مثل من شاید کمتر عاقلانه رفتار کردند. بعضیا تلاش و پشتکار تو ذاتشونه و عده ای کمتر. همه که شرایط مالی شون مهیا نیست. همه که تو جاهای با امکانات بدنیا نیومدن، خیلیا مثه من تو روستا(که تا دبیرستان حتی نمیدونست کتاب غیر درسی چیه؟؟!!) از اون به بعد هم که براساس همون تفکرات روستایی و شاید تربیت خانوادگی و جبر محیطی چندان مطلب جالبی وجود نداشت. نه خودم فهمیدم و نه کسی بود که بگه راه و چاهو…همیشه خوب می نوشتم، شعر ، داستان، انشاء مدرسه و…اما هیچوقت کسی نگفت بیا عزیزم این راهته و برو از مسیر زندگیت لذت ببر…تا چشم وا کردم دیدم دوتا مدرک یکی لیسانس و یکی فوق لیسانس تو دستمه، اما نه دوستشون دارم و نه چیزی ازشون فهمیدم. این همه سال حتی رویاها و آرزوهامم مردن، تا دلت بخواد کتاب انگیزشی و موفقیت و ….خوندم. اما انگار هربار که میخونم یه وجب بیشتر فرو م بیشتر ...

چرا زیاد از کتاب صوتی استقبال نمی‌کنم؟

این روزها که کتاب صوتی به شدت فراوون شده و به خاطر سادگیش و جذابیتش برای دانلود، خیلی روی بورسه، بارها و بارها من رو وسوسه کرده تا بخرم و گوش کنم.

من قبل از اون به شدت برای گوش کردن سخنرانی‌های آدم‌هایی که دوستشون داشتم یا تکرار چیزهایی که بلد بودم استفاده می‌کردم. کلی هم شعر و پادکست رو هم با گوشیم گوش کردم. اما واقعا نتونستم با گوش کردن کتاب‌های صوتی رمان، علمی و انرژی‌بر کنار بیام. بیشتر ...

فرزندم ما همه متهمیم

دو سه شب پیش، برای آوردن ماشین به داخل پارکینگ، حدود ۲ ساعت تقلا کردم. تا این که یک همسایه آمد و کمک کرد. متاسفانه، کسی به فکر کوچه ما نبود و البته همچنان برای عبور خودرو مناسب نیست. من این روزها  زیاد می‌شنوم و می‌خوانم که در مورد غافلگیر شدن سازمان پیشگیری و مدیریت بحران و سایر نهادهای شهرداری، علی‌رغم پیش‌بینی آب و هوا طعنه‌ها می‌زنند. واقعا به نوعی هم حق دارند. از بودجه ۳۰ میلیاردی برای برف‌روبی، از این همه سازمان و ارگان که برای این موضوع پول می‌گیرند در موقعی که باید، عکس‌العمل متناسبی نمی‌بینیم. بیشتر ...

محمدرضا سرمایه‌دار است و من جان‌دار

جعفر سیرجانی عزیز در «روی سیاهم آرزوست …» یک موضوعی رو مطرح کرد که حق بود و باید بهش توضیح می‌دادم. اما دیدم این توضیح برای همه ممکنه استفاده داشته باشه. بنابراین در پستی جدا می‌گذارمش. توصیه هم می‌کنم بخونیدش، تا بقیه متن رو بهتر متوجه بشید.

سلام میثم عزیز
اول اینکه خیلی ممنونم که مجدد مینویسی.خواستم چند نکته رو خدمتت بگم:
اینکه بهر حال بعد از این غیبت طولانی اومدی و یه پست گذاشتی وبهر حال دلایل غیبتت رو گفتی خیلی خوبه،ولی این کافی نیست!چرا که این صرفا بخش اخلاقی قضیه بود همانطور که خودت مستحضرهستی رابطه ما از چارچوب اخلاق فراتر رفته وما وارد چارچوب های حقوقی شدیم.واین هم بازی هست که خودت شروع کردی ونقشه را ارائه دادی! وگرنه ما کاری بهت نداشتیم:)!برا همین اومدی ویه تعهد رو پذیرفتی اون هم از نوع تعهدات به نتیجه ونه به وسیله!ینی اینکه در هر حال نه تنها اخلاقی موظف هستی حقوقی هم مکلف هستی،که اون پیمانی رو که بستی به پایان برسونی مگر درشرایط خاص مثل فورس ماژور(همون حوادث قهری امثال زلزله و…)… بیشتر ...